معنی پی یر ژیل دوژن

حل جدول

پی یر ژیل دوژن

برنده نوبل فیزیک در سال 1991 میلادی


پی یر ژیل دوژن از فرانسه

برنده نوبل فیزیک در سال 1991 میلادی


یر

مساوی، زمین آذری

لغت نامه دهخدا

پی یر

پی یر. [یِرْ] (اِخ) نام ساکنین ناحیتی در تراکیه در طرف چپ کوه پان ژه، به عهد خشایارشا. (ایران باستان ج 1 ص 749).


ژیل

ژیل. (اِخ) ل. ا. گوسه دُگین. نام کاریکاتوریست فرانسوی. مولد پاریس و وفات در شارانتون (1840- 1885 م.). او را آندره نیز نامند.


یر

یر. [ی َرر] (ع اِ، از اتباع) از اتباع شر است: هذا الشر والیر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء).

گویش مازندرانی

گت پی یر

پدر بزرگ


زن پی یر

پدرخانم


یر

نزدیک

این ور، این سو، این سمت، این سوی رودخانه

آن سو، آن سمت، آن سوی رودخانه

واژه پیشنهادی

اثری از پی یر دریو لاروشل

پی یر دریو لاروشل

سخن بزرگان

برنارد روسن پی یر

جستجوی حقیقت دیوانگی مطلق است، زیرا زمانی که به حقیقت رسیدید، امکان ندارد به کسی بگویید و دشمن شما نشود.


پی یر تیلهارد دوشاردن

عشق، به خودی خود میتواند موجودات زنده را، به گونهای سرشار و کامل، همبستگی بخشد، چرا که فقط عشق است که میتواند در ژرفترین لایههای درونی آنها، به سراغشان برود.

ترکی به فارسی

یر

جا

معادل ابجد

پی یر ژیل دوژن

2322

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری