معنی چارقد زنان
حل جدول
لغت نامه دهخدا
چارقد. [ق َ] (اِ مرکب) جامه ای که زنان زیر چادر بر سر افکنند. پارچه ای سه گوشه یا چهارگوشه که زنان بر سر بندند. روسری. روپاک. معجر. مقنعه. خمار. نصیف. شالی که آن را دور سر پیچند و سر و گردن را بدان پوشند و ظاهراً مخفف «چادرقد» باشد. و رجوع بچادر شود.
فرهنگ عمید
پارچۀ نازک چهارگوشه که زنان برسر میکنند،
فرهنگ فارسی هوشیار
جامه ای که زنان زیر چادر بر سر افکنند
فرهنگ معین
(قَ) (اِمر.) روسری، پارچه ای نازک و چهارگوش که خانم ها دو تا کرده و با آن موهای سر را می پوشانند.
گویش مازندرانی
روسری که به طورمعمول چهارگوشه است و سه گوشه آن را لچک achek...
واژه پیشنهادی
مترادف و متضاد زبان فارسی
چارق، حجاب، روسری، لچک، محجر، مقصوره، مقنعه
فارسی به انگلیسی
Headdress, Headgear, Scarf
فارسی به عربی
مندیل
معادل ابجد
416