معنی چاره پذیر
لغت نامه دهخدا
چاره پذیر. [رَ/ رِ پ َ] (نف مرکب) چاره بردار. علاج پذیر. خوب شدنی.قابل علاج. چاره پذیرنده. و رجوع به چاره بردار شود.
فرهنگ عمید
چارهپذیرنده، چارهبردار،
ویژگی دردی که بتوان آن را درمان کرد، قابل علاج،
ویژگی امری که بتوان آن را اصلاح کرد،
حل جدول
قابل علاج
فارسی به انگلیسی
Remediable, Reparable
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) قابل علاج (مرض) قابل اصلاح (اسم) .
معادل ابجد
1121