معنی چراغ قوه

لغت نامه دهخدا

چراغ قوه

چراغ قوه. [چ َ / چ ِ ق ُوْ وَ / وِ] (اِ مرکب) چراغی که بوسیله ٔ قوه ٔ برق (باطری) روشن شود. چراغ دستی کوچکی که بوسیله ٔ باطریهای کوچک روشن شود. چراغ جیبی. چراغ دستی. رجوع به چراغ دستی شود.

حل جدول

چراغ قوه

نوعی چراغ دستی قابل حمل که با باتری خشک کار می‌کند

نوعی چراغ دستی قابل حمل که با باتری خشک کار می کند

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

چراغ قوه

چراغ دستی

کلمات بیگانه به فارسی

چراغ قوه

چراغ دستی

فارسی به انگلیسی

چراغ‌ قوه‌

Flashlight, Torch

فارسی به ترکی

فارسی به عربی

چراغ قوه

مصباح، مصباح کاشف

فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

چراغ قوه

Taschenlampe (f)

معادل ابجد

چراغ قوه

1315

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری