معنی چرب زبانی کردن
لغت نامه دهخدا
چرب زبانی کردن. [چ َ زَ ک َ دَ] (مص مرکب) خوش سخنی کردن. سخنان شیرین و دلسپند گفتن. شیرین سخنی کردن:
خون درویش به شیرینی و چربی بخورند
سعدیا چرب زبانی کن و شیرین سخنی.
سعدی.
|| تملق گفتن. چاپلوسی کردن. سخنان فریبنده گفتن: ششم بر درگاه پادشاه چاپلوسی و چرب زبانی کردن. (کلیله و دمنه).
حل جدول
تملق
فارسی به انگلیسی
Flatter
فارسی به عربی
کابل محوری
معادل ابجد
549