معنی چشایی
لغت نامه دهخدا
چشایی. [چ َ / چ ِ] (حامص، اِ) حس ذائقه. ذائقه. ذوق. چشش. مذاق. حس ذوق. حس آزمودن طعم و مزه ٔ چیزی. رجوع به چشش شود.
فرهنگ معین
(چِ) (اِ.) یکی از حواس پنجگانه که با آن مزه چیزها را دریابند و آلت آن زبان است.
فرهنگ عمید
از حواس پنجگانه که با آن مزۀ چیزها دریافته میشود و آلت آن زبان است، ذائقه،
حل جدول
ذائقه
مترادف و متضاد زبان فارسی
چشش، ذایقه، ذوق،
(متضاد) بویایی
فارسی به انگلیسی
Palate, Taste
فرهنگ فارسی هوشیار
عمل چشیدن ذوق، (اسم) یکی از حواس ظاهره که با آن مزه چیزها را دریابند و آلت آن زبانست ذایقه.
معادل ابجد
324