معنی چشم‌چران

حل جدول

چشم‌چران

هیز


مرد هوسباز

چشم‌چران


مردهوسباز

چشم‌چران،‌بوالهوس

مترادف و متضاد زبان فارسی

چشم‌چران

نظرباز، طامح،
(متضاد) چشم‌پاک


طامح

سرکش، نافرمان، چشم‌چران


دله

ولگرد، هرزه، چشم‌چران، ناپاک، پرخور، شکم‌پرست، شکمو، دزد، دست‌کج، دله‌دزد

فرهنگ عمید

دله

شکم‌باره، چلاس،
[مجاز] چشم‌چران،
[مجاز] هرزه، ولگرد،


دیده باز

کسی که چشم‌هایش باز است و می‌بیند،
[مجاز] نظرباز، چشم‌چران،


هیز

چشم‌چران،
[قدیمی] مخنث، بدکار، پشت‌پایی،
[عامیانه] بی‌شرم: گفتم همی چه گویی ای هیز گلخنی / گفتا که چه شنیدی ای پیر مسجدی (عسجدی: لغت‌نامه: هیز)،

معادل ابجد

چشم‌چران

597

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری