معنی چشم بندی
لغت نامه دهخدا
چشم بندی. [چ َ / چ ِ ب َ] (حامص مرکب) جادوگری. فسونگری. ساحری. حقه بازی. رجوع به چشم بند شود.
فرهنگ معین
(~. بَ) (حامص.) افسونگری، ساحری.
فرهنگ عمید
بستن چشم کسی،
[مجاز] شعبده، حقهبازی، جادوگری، افسونگری،
[مجاز] نیرنگ،
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Jugglery, Legerdemain, Sleight Of Hand
فارسی به ترکی
göz bağı
فارسی به عربی
اقذف
فرهنگ فارسی هوشیار
افسونگری ساحری.
معادل ابجد
409