معنی چلچله

لغت نامه دهخدا

چلچله

چلچله. [چ ِ چ ِ ل َ / ل ِ] (اِ) لاک پشت و سنگ پشت را گویند. (برهان). لاک پشت. (از جهانگیری) (از رشیدی) (از انجمن آرا) (آنندراج). لاک پشت و سنگ پشت. (ناظم الاطباء):
چلچله بنشست و صوفی ره نیافت
چلچله صدبار به زآن چل چله.
قاسم انوار (از جهانگیری).
|| به معنی غلیواج هم آمده است. (برهان). بعضی به معنی غلیواج گفته اند. (رشیدی).در بعضی نسخه ها بمعنی غلیواج آمده است. (جهانگیری).غلیواز و چغنه. (ناظم الاطباء). || در تداول امروزی، بمعنی پرستو. پرستوک. فرستوک. ابابیل. خطاف. بُلوَیَه. (در تداول روستائیان فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه). و رجوع به پرستو شود.

فرهنگ معین

چلچله

(چِ چِ لِ) (اِ.) پرستو.

فرهنگ عمید

چلچله

پرستو،
غلیواج،
[قدیمی] لاک‌پشت،

حل جدول

چلچله

پرستو

ابابیل

ابابیل، پرستو، زغن

ابابیل، پرستو

مترادف و متضاد زبان فارسی

چلچله

پرستو، غلیواج، خطاف، زغن، لاک‌پشت، سنگ‌شت

فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

چلچله

جرعه

نام های ایرانی

چلچله

دخترانه، پرستو

فرهنگ فارسی هوشیار

چلچله

(اسم) پرستو، غلیواج، لاک پشت سنگ پشت.

معادل ابجد

چلچله

71

قافیه

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری