معنی چوبخوارک ، رونجو
حل جدول
لغت نامه دهخدا
چوبخوارک. [خوا / خا رَ] (اِ مرکب) چوبخوار. موریانه. رجوع به چوب خوار و موریانه شود.
رونجو
رونجو. [رَ وَ] (اِ) کرمی باشد چوبخوارو به عربی ارضه گویند. (برهان) (از آنندراج). نام کرمی است که از زمین بروید و هرچه از زمین افتاده باشد بخورد و تباه سازد و پشمینه را ضایع کند و آنرا دیوچه و دیوک و ریونجو نیز گویند و به تازی ارضه خوانند. (فرهنگ جهانگیری). در تداول محلی گناباد رونجک [رَ وَ جُک] گویند. اورنگ. (در تداول مردم قزوین).
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ عمید
موریانه
فرهنگ معین
فارسی به انگلیسی
Termite
معادل ابجد
1103