معنی چو انداختن

لغت نامه دهخدا

چو انداختن

چو انداختن. [چ َ / چُو اَ ت َ] (مص مرکب) چو افکندن. هو انداختن. آوازه درانداختن. شهرت دادن. اشتهار دادن و بیشتر بدروغ یا بگزاف. منتشر کردن خبری را که غالباً بی اصل است. خبری دروغ شایع کردن. انتشار دادن خبری برای غرضی. شایع ساختن امری. (از یادداشتهای مؤلف).

حل جدول

چو انداختن

جار و جنجال به راه انداختن

شایعه کردن

فارسی به انگلیسی

ضرب المثل فارسی

چو انداختن

جال و جنجال را انداختن

معادل ابجد

چو انداختن

1115

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری