معنی کارور
حل جدول
معادل فارسی اپراتور
کارور مخابراتی
اپراتور
معادل فارسی اپراتور
کارور
اپراتور مخابرات
کارور
اپراتور
کارور
فارسی به انگلیسی
Functional, Operator, Utilitarian
چیز کارور
Utility
کارور (پزشکی و حقوق و هنرها)
Practitioner
واژه پیشنهادی
وقتی از عشق حرف می زنیم
نویسنده رمان «وقتی از عشق حرف می زنیم»
ریموند کارور
از شاعران آمریکایی
ریموند کارور
انگلیسی به فارسی
کارور...
Chest
کارور جلو در خیاطی
firming agent
سفت کننده: ماده ای است که برای سفت کردن بافت بعضی از محصولات ب کار برده میشود مثل اضافه کردن کارور کلسیم به شیر برای انعقاد بهتر.
فرهنگ واژههای فارسی سره
کارور، گرداننده
معادل ابجد
427