معنی کارگردان سارای

لغت نامه دهخدا

سارای

سارای. (اِخ) (اسیره ٔ من) اسم اصلی ساره است که زوجه ٔ ابراهیم بود. (قاموس کتاب مقدس). رجوع به ساره شود.

سارای. (اِخ) موریس. سردار فرانسوی متولد کارکاسون (1856- 1929 م.) است. بسال 1914 در جنگ مارن با عنوان فرماندهی قشون سوم فرانسه سهم مهمی داشت. در 1915 بفرماندهی سپاه خاور در جنگ سالونیک شرکت جست. بسال 1914 عنوان کمیسر عالی فرانسه را در سوریه یافت.


کارگردان

کارگردان. [گ َ] (نف مرکب، اِ مرکب) کسی که کارها را روبراه میکند. مدیر. سرکار: رجل ٌ قلب، مردی کارگردان. (محمودبن عمر ربنجنی). || در تداول امروز بکسی گویند که نمایشنامه ها را به روی صحنه می آورد: کارگردان سینما و تآتر و تبلیغات. || ج، کارگردانان: کارگردانان مجلس.

واژه پیشنهادی

ترکی به فارسی

سارای

دربار

اصطلاحات سینمایی

کارگردان

کارگردان عنصر خلاق ومدیر اصلی خلق فیلم است ومجموعه عوامل فیلم با هدایت وی وظایفشان را با هماهنگی انجام می دهند. مهمترین وظیفه ی کارگردان، انتخاب درست بازیگران، دکوپاژ صحیح وبازی گرفتن درست از بازیگران است.


نمایاب کارگردان

وسیله ای که کارگردان به همراه دارد و از آن در انتخاب عدسی مناسب برای فیلم برداری از هر نما استفاده می کند. نمایاب به کارگردان یا مدیر فیلم برداری اجازه می دهد که تصویر را در اندازه های نسبی مختلف ببیند و به این ترتیب عدسی مناسب با اندازه مطلوب را انتخاب کند.

فرهنگ معین

کارگردان

کسی که انجام کارها را اداره می کند، کسی که بازیگران را راهنمایی می کند و نمایشنامه ها را به روی صحنه می آورد. [خوانش: (گَ) (اِ.)]

فرهنگ عمید

کارگردان

(سینما) آن‌که فیلمی را تهیه کرده و آن‌را بر صحنه می‌آورد،
آن‌که کاری یا جایی را اداره می‌کند،

فارسی به عربی

فارسی به ایتالیایی

معادل ابجد

کارگردان سارای

768

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری