معنی کارگردان سریال دریایی ها

واژه پیشنهادی

کارگردان سریال بانکی ها

مهدی مظلومی


کارگردان سریال همسایه ها

حسن فتحی


کارگردان سریال گرگ ها

سید داوود میرباقری


کارگردان سریال باجناغ ها

فرهاد آئیش


کارگردان سریال حکایت ها

مجتبی یاسینی


کارگردان سریال همشاگردی ها

احمد نجیب زاده، مسعود شاه محمدی


کارگردان سریال این زمینی ها

مسعود شاه محمدی

مسعود شاه محمدی

فرهنگ عمید

دریایی

مربوط به دریا،
زندگی‌کننده در دریا: جانور دریایی،

فرهنگ فارسی هوشیار

دریایی

(صفت) منسوب به دریا بحری آبی: اسب دریایی.

لغت نامه دهخدا

دریایی

دریایی. [دَرْ] (ص نسبی) دریائی. منسوب به دریا. بحری. آبی. که در دریا زیست کند. موجود دریائی. اهل دریا. آنها که غالباً در دریا سفر کنند: چه دامن درّ دریایی بل دراری سمایی... یافته بود. (منشآت خاقانی چ دانشگاه ص 300).
چون نیی سباح ونی دریاییی
در میفکن خویش از خودراییی.
مولوی.
مرکب چوبین به خشکی ابتر است
خاص آن دریاییان را رهبر است
این خموشی مرکب چوبین بود
بحریان را خامشی تلقین بود.
مولوی.
چون صدف پروردم اندر سینه در معرفت
تا به جوهر طعنه بر درهای دریایی زدم.
سعدی.
- دریایی گردیدن، راهی دریا شدن. به دریا رفتن. جا به دریا کردن:
چه خونها کرد در دل عاشقان رالعل می گونت
چه کشتیها درین یک قطره خون گردید دریایی.
صائب (از آنندراج).
ز حسن شوخ تو نظاره ٔ تماشائی
سفینه ای است که گردیده است دریایی.
صائب (از آنندراج).
- کره ٔ دریایی، در افسانه ها، اسبی است که به شب از دریا بیرون می آید و به روز به دریا فرومی شود. (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به این ترکیب ذیل کره شود.
|| درصفات کشتی و سفینه و دل مستعمل است و مراد از آن سرگشته و مشوش و پریشان است. (آنندراج):
پریشان خاطری چون زلف یار بی وفا دارم
دل دریایی چون کشتی بی ناخدا دارم.
میرنجات (از آنندراج).

معادل ابجد

کارگردان سریال دریایی ها

1038

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری