معنی کارگردان سریال چاردیواری

لغت نامه دهخدا

چاردیواری

چاردیواری. [دی] (اِ مرکب) خانه. محوطه ای که فقط چهار دیوار دارد بی هیچ بنای دیگر. جدیر؛ چاردیواری. (منتهی الارب). جدرالجدار؛ چاردیواری ساخت. (منتهی الارب).
- امثال:
چاردیواری اختیاری، مثلی است که از آن آزادی مسکن و منزل اراده کنند یعنی هر خانه مصون از تعرض است.
|| بودجه ٔ چاردیواری یعنی بودجه ٔ کامل و دربست. || میدان و آبشتگاه. (ناظم الاطباء).

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

کارگردان سریال چاردیواری

1232

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری