معنی کارگردان فیلم از اینجا تا ابدیت

فرد زینه مان

برنده جایزه اسکار بهترین فیلم در سال 1953 میلادی

ابدیت. [اَ ب َ دی ی َ] (ع مص جعلی، اِمص) جاودانی. پایندگی. لایزالی. دیرندگی. بی کرانگی در زمان.

اینجا. (اِ مرکب، ق مرکب) این مکان. این موضع. این محل. ایدر. هنا. هیهنا:
من اینجا دیر ماندم خوار گشتم
عزیز از ماندن دائم شود خوار.
دقیقی.
همان طوس و نوذر در آن بستهید
کجا پیش اسب من اینجا رسید.
فردوسی.
بماندم اینجا بیچاره راه گم کرده
نه آب با من یک شربه نه خرامینا.
بهرامی.
پای او افراشتند اینجا چنانک
تو برزگون راژها افراشتی.
لبیبی.
چون و چرا بجوی که بر جاهل
گیتی چو حلقه تنگ از اینجا شد.
ناصرخسرو.
دانید که اینجا نیز گریزگاهی نیست. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 101).
بگفتا نیارم شد اینجا مقیم
که در پیش دارم مهمی عظیم.
سعدی.
گره تا میتوانی باز کن ازکار محتاجان
چو بیکاران بناخن گردن خود را مخار اینجا.
صائب.

دوام، جاودانی، پایندگی،
(اسم) آخرت،
(اسم) ابد،

پایندگی، همیشگی، جاودانگی

همیشگی

جاودانگی پایندگی هماییکی (مصدر) جاودانی پایندگی دیرندگی بی کرانگی در زمان جمع: ابدیات، (تصوف) نعتی از نعوت الهی اشاره بترک انقطاع و محو اوقات است در سر مد مقابل ازلیت.

(اَ بَ یَّ) [ع.] (مص جع.) جاودانی، پایندگی. ج. ابدیات.

بقا، جاودانگی، خلود، دوام، دیرندگی، سرمدیت، همیشگی،
(متضاد) ازلیت

خلود، لانهایه

eternità

نزهتگاه جاودانی

حسین قاسمی جامی

ابراهیم بخشی، شراره یوسفی نیا

1547