معنی کارگردان فیلم اسلحه مرگبار
حل جدول
ریچارد دانر
واژه پیشنهادی
ناصر محمدی
کارگردان فیلم فرار مرگبار
تورج منصوری
کارگردان فیلم انسان و اسلحه
مجتبی راعی
لغت نامه دهخدا
مرگبار. [م َ](نف مرکب) مرگ بارنده. آورنده ٔ مرگ. آنچه تولید مرگ کند. آنچه موجب مرگ شود.
اسلحه
اسلحه. [اَ ل ِ ح َ / ح ِ] (از ع، اِ) ج ِ سلاح. (منتهی الارب). آلات جنگ باشد مثل تیغ و تیر و نیزه وغیره. (غیاث): درِ خزاین بگشاد و نفایس ذخائر و رغائب اموال و اسلحه بر جمهور لشکر تفرقه کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ تهران ص 79). و میان فریقین حربی عظیم واقع شد و جز دسته ٔ شمشیر دستگیر نبود و دیگر اسلحه مفید نیامد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 323).
- اسلحه ٔ آتشی، اسلحه ٔ ناریه، مانند توپ، تفنگ، نارنجک و غیره.
اسلحه دارباشی
اسلحه دارباشی. [اَ ل ِ ح َ / ح ِ] (ص مرکب، اِ مرکب) رئیس اسلحه داران در عهد قاجاریه.
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ معین
(~.) [انگ.] (ص.) پدید آورنده مرگ، معمولاً برای عده ای زیاد.
فارسی به انگلیسی
Bane, Baneful, Deadly, Deathly, Fatal, Killing, Lethal, Macabre, Mortal, Murderous, Pestilent
فارسی به عربی
انسان
فرهنگ واژههای فارسی سره
جنگ افزار
کلمات بیگانه به فارسی
جنگ افزار
معادل ابجد
1223