معنی کارگردان فیلم اسلحه مرگبار

حل جدول

لغت نامه دهخدا

مرگبار

مرگبار. [م َ](نف مرکب) مرگ بارنده. آورنده ٔ مرگ. آنچه تولید مرگ کند. آنچه موجب مرگ شود.


اسلحه

اسلحه. [اَ ل ِ ح َ / ح ِ] (از ع، اِ) ج ِ سلاح. (منتهی الارب). آلات جنگ باشد مثل تیغ و تیر و نیزه وغیره. (غیاث): درِ خزاین بگشاد و نفایس ذخائر و رغائب اموال و اسلحه بر جمهور لشکر تفرقه کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ تهران ص 79). و میان فریقین حربی عظیم واقع شد و جز دسته ٔ شمشیر دستگیر نبود و دیگر اسلحه مفید نیامد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 323).
- اسلحه ٔ آتشی، اسلحه ٔ ناریه، مانند توپ، تفنگ، نارنجک و غیره.


اسلحه دارباشی

اسلحه دارباشی. [اَ ل ِ ح َ / ح ِ] (ص مرکب، اِ مرکب) رئیس اسلحه داران در عهد قاجاریه.

فرهنگ فارسی هوشیار

اسلحه

آلت جنگ مانند، تیغ، تیر، نیزه، سلاح، اسلحه آتشی، توپ، تفنگ، نارنجک وغیره


مرگبار

آنچه که تولید مرگ کند


سبک اسلحه

(صفت) سرباز یا واحدی که با اسلحه خفیف مجهز است مقابل سنگین اسلحه.

فرهنگ معین

مرگبار

(~.) [انگ.] (ص.) پدید آورنده مرگ، معمولاً برای عده ای زیاد.

فارسی به انگلیسی

مرگبار

Bane, Baneful, Deadly, Deathly, Fatal, Killing, Lethal, Macabre, Mortal, Murderous, Pestilent

فارسی به عربی

مرگبار

انسان

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

اسلحه

جنگ افزار

کلمات بیگانه به فارسی

اسلحه

جنگ افزار

معادل ابجد

کارگردان فیلم اسلحه مرگبار

1223

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری