معنی کارگردان فیلم دخترشاه پریون

حل جدول

لغت نامه دهخدا

پریون

پریون. [پ َ] (اِ) علتی باشد با خارش که آنرا «گر» گویند و بعربی جرب خوانند. (برهان قاطع). خارش. قوباء. (زمخشری). پریون: پارسی قوباپریون باشد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی). سوم آفتهائی است که اندر پوست پدید آید. از آن خراشیده شود. چون پریون که بتازی قوبا گویند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی). چون گر و خارش و پریون و آبله. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی). صاحب فرهنگ شعوری گوید پریون بیماری باشد که در زیر ناخن پیدا آید و بترکی آنرا قورل غارن گویند و در بعض نسخ به آن معنی تمرکو داده اند. رجوع به پریوت شود.


کارگردان

کارگردان. [گ َ] (نف مرکب، اِ مرکب) کسی که کارها را روبراه میکند. مدیر. سرکار: رجل ٌ قلب، مردی کارگردان. (محمودبن عمر ربنجنی). || در تداول امروز بکسی گویند که نمایشنامه ها را به روی صحنه می آورد: کارگردان سینما و تآتر و تبلیغات. || ج، کارگردانان: کارگردانان مجلس.

فرهنگ فارسی هوشیار

پریون

(اسم) مرضی است با خارش گر جرب قوبا ء.

فرهنگ معین

پریون

(پَ) (اِ.) گر، جرب.

فرهنگ عمید

پریون

بیماری خارش پوست بدن، جَرَب، گری،

واژه پیشنهادی

کارگردان فیلم دختر شاه پریون

شاپور قریب


کارگردان فیلم عشق فیلم

ابراهیم وحیدزاده


کارگردان فیلم شهر موش ها

کارگردان سینمایی «محمّدعلی طالبی»

کارگردان عروسکی «مرضیه برومند»

اصطلاحات سینمایی

کارگردان

کارگردان عنصر خلاق ومدیر اصلی خلق فیلم است ومجموعه عوامل فیلم با هدایت وی وظایفشان را با هماهنگی انجام می دهند. مهمترین وظیفه ی کارگردان، انتخاب درست بازیگران، دکوپاژ صحیح وبازی گرفتن درست از بازیگران است.


نمایاب کارگردان

وسیله ای که کارگردان به همراه دارد و از آن در انتخاب عدسی مناسب برای فیلم برداری از هر نما استفاده می کند. نمایاب به کارگردان یا مدیر فیلم برداری اجازه می دهد که تصویر را در اندازه های نسبی مختلف ببیند و به این ترتیب عدسی مناسب با اندازه مطلوب را انتخاب کند.

معادل ابجد

کارگردان فیلم دخترشاه پریون

2434

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری