معنی کارگردان فیلم رد پایی برشن

لغت نامه دهخدا

برشن

برشن. [ب َ ش َ] (اِ) عشق پیچه. (آنندراج). عشق پیچان. مهربانک. و رجوع به داردوست شود.


پایی

پایی. (ص نسبی) قلیان پا، دراصطلاح اصفهانیان قلیان ِ نی پیچ. مقابل قلیان دستی.


خانه پایی

خانه پایی. (حامص مرکب) عمل سرایدار. عمل حافظ خانه. رجوع به «خانه پا» شود.


شکسته پایی

شکسته پایی. [ش ِ ک َ ت َ / ت ِ] (حامص مرکب) حالت و صفت شکسته پای. پای شکسته داشتن. (یادداشت مؤلف):
هرکه را این شکسته پایی داد
آن لطف کرد و مومیایی داد.
نظامی.
رجوع به شکسته پا شود.


دم پایی

دم پایی. [دَ] (اِ مرکب) کفش راحتی از چرم یا ابر یا چوب که در منزل پوشند. کفش خانه. راحتی. (یاداشت مؤلف).


گردون پایی

گردون پایی. [گ َ] (حامص مرکب) مؤلف آنندراج نویسد: گردون پایی، تبختر و خرام:
بی نیازی ز بزرگی نتوان حاصل کرد
طی این ره نتوان کرد به گردون پایی.
درویش واله هروی.
خان آرزو میفرمایند در این نظر است بوجوه: اول آنکه این لفظ با گوش ما بسیار ناآشنا است، گویی زبان مغل باشد. دوم آنکه اگر بمعنی متکبر مأخوذ باشد بیت مستند بی معنی محض میشود هرچند فی حد ذاته معنی ندارد، مگر وقتی که گردون پای بمعنی گردون پایگی بود که کنایه از بلندرتبگی و بزرگی است، لیکن بدین معنی هم جای تردد است. (آنندراج).


رد

رد. [رَ دِن ْ] (ع ص) رجل رد؛ مرد هالک و المؤنث بالهاء. (منتهی الارب).

فرهنگ فارسی هوشیار

پایی

(صفت) منسوب به پا آنچه مربوط بپا باشد. ‎-2 دو صفحه فلزی که در طرفین دسته فرمان هواپیما کار گذاشته شده که با فشار دادن پایی راست هواپیما براست گردش میکند و با فشار دادن پایی چپ بسمت چپ میگردد. یا ترمز پایی. ترمزی که با فشار پا عمل کند مقابل ترمز دستی.


برشن

(اسم) داردوست


ماشین پایی

خودرو پایی

فارسی به عربی

پایی

دواسه

فرهنگ عمید

رد

قبول نکردن، نپذیرفتن،
بازگرداندن، بازدادن،
انکار کردن چیزی با دلیل و برهان،
(اسم) نشان، اثر،
(صفت) مخالف، منفی: جواب رد،
غیرقابل‌قبول، مردود: این نظریه رد است،
[عامیانه] قبول نشده در امتحان و مانند آن،
* رد پا: نشان و اثر پا بر روی زمین،
* رد زدن: (مصدر متعدی) رد جستن، نشان و اثر کسی یا چیزی را جستجو کردن،
* رد شدن: (مصدر لازم)
گذشتن، عبور کردن،
پذیرفته نشدن،
رفوزه شدن،
* رد کردن: (مصدر متعدی)
بازدادن، پس فرستادن،
نپذیرفتن،
کسی یا چیزی را از جایی عبور دادن، گذرانیدن،
* رد مظالم: (فقه) رفع ظلم کردن،

معادل ابجد

کارگردان فیلم رد پایی برشن

1435

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری