معنی کارگردان فیلم رسم عاشق کشی

لغت نامه دهخدا

عاشق کشی

عاشق کشی. [ش ِ ک ُ] (حامص مرکب) عمل عاشق کش. عاشق آزاری. جفا کردن عاشق را:
رسم عاشق کشی و شیوه ٔ شهرآشوبی
جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود.
حافظ.
زآنجا که رسم و عادت عاشق کشی تست
با دشمنان قدح کش و با ما عتاب کن.
حافظ.


رسم

رسم. [رَ س َ] (ع اِ) حسن رفتار. (ناظم الاطباء). خوبی راه رفتن. (از اقرب الموارد). خوبی رفتار. (آنندراج) (منتهی الارب).

فرهنگ فارسی هوشیار

عاشق کشی

عمل عاشق کش عاشق آزادی.

فرهنگ عمید

عاشق کشی

عمل عاشق‌کش، عاشق‌آزاری: رسم عاشق‌کشی و شیوۀ شهرآشوبی / جامه‌ای بود که بر قامت او دوخته بود (حافظ: ۴۲۶)،

عربی به فارسی

رسم

رسم , نقشه کشی , قرعه کشی , پس زدن (ماشین وغیره) , لگدزدن , بازپرداخت

فارسی به عربی

رسم

اثر، تقلید، رسم، رسومات، عاده، نمط

واژه پیشنهادی

کارگردان فیلم پرستوهای عاشق

فریدون ریاحی


کارگردان فیلم عاشق کوچک

فر انصاری بصیر

فرّخ انصاری بصیر


کارگردان فیلم عاشق فقیر

حسینعلی لیالستانی

معادل ابجد

کارگردان فیلم رسم عاشق کشی

1757

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری