معنی کارگردان فیلم عاشق
حل جدول
افشین شرکت
کارگردان عاشق
افشین شرکت
کارگردان فیلم پرستوهای عاشق
فریال بهزاد
کارگردان فیلم عاشق مترسک
مهدی نوربخش
کارگردان فیلم رسم عاشق کشی
خسرو معصومی
واژه پیشنهادی
فریدون ریاحی
کارگردان فیلم عاشق کوچک
فر انصاری بصیر
فرّخ انصاری بصیر
کارگردان فیلم عاشق فقیر
حسینعلی لیالستانی
کارگردان فیلم مادرجونم عاشق شده
اکبر صادقی
گویش مازندرانی
عاشق، خواهان، شیفته
نام های ایرانی
پسرانه، دلباخته، دلداده، نام شاعر ایرانی قرن دوازدهم، عاشق اصفهانی
لغت نامه دهخدا
عاشق. [ش ِ] (ع ص) عشق آرنده. ج، عُشّاق. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء) (آنندراج). آنکه در دوستی کسی یا چیزی به نهایت رسیده باشد. دل شیفته. شیفته دل. دلداده. دلشده. دل سوخته. دلباخته. دل از دست داده. دل از دست رفته: اورا حاسدان و عاشقان خاستند. (تاریخ بیهقی ص 382).
تو هم معشوق و هم عاشق تو هم مطلوب و هم طالب
تو هم منظور و هم ناظر تو هم شاهی و هم دربان.
ناصرخسرو.
عاشقان جان فشان کنند همه
شاهدان کار جان کنند همه.
خاقانی.
بقا دوستان را فنا عاشقان را
من آن عاشقم کز بقا میگریزم.
خاقانی.
عاشقان کشتگان معشوقند
برنیاید ز کشتگان آواز.
سعدی.
عاشق. [ش ِ] (اِخ) دهی است از دهستان ترگور بخش سلوانا شهرستان ارومیه واقع در هشت هزارو پانصدگزی شمال باختر سلوانا و چهارهزارو پانصدگزی باختر راه ارابه رو موانا به ارومیه محلی کوهستانی و سردسیر است و 120 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غله و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4).
فرهنگ عمید
عاشقمانند، مانند عاشق، همانند عاشق،
معادل ابجد
1127