معنی کارگردان فیلم مهر مادری
حل جدول
واژه پیشنهادی
رقیه توکلی
نویسنده فیلم مهر مادری
رضا مقصودی، کمال تبریزی
موسیقی فیلم مهر مادری
کیوان جهانشاهی
از بازیگران فیلم مهر مادری
ساحره متین
علی نظری
گلشید اقبالی
محمّدرضا داوودنژاد
مریم بوبانی
پرویز پرستویی
جمشید اسماعیل خانی
حسین سلیمانی
تهیه کننده فیلم مهر مادری
علی کمیجانی، مهدی کریمی
لغت نامه دهخدا
مادری. [دَ] (حامص) مادر بودن. امومت. مقابل پدری. (فرهنگ فارسی معین):
جهان را چو نادان نکوهش مکن
که بر تو مر او را حق مادری است.
ناصرخسرو.
اندرآ مادر به حق مادری
بین که این آذر ندارد آذری.
مولوی.
|| (ص نسبی) منسوب به مادر. (ناظم الاطباء). منسوب به مادر. از جانب مادر. مقابل پدری. (فرهنگ فارسی معین):
آبستنی که این همه فرزند زاد و کشت
دیگر که چشم دارد از او مهر مادری.
سعدی.
از طرف مادری هر دو از یک رشته ٔ اصیل و والا هستند... (ترجمه ٔ غرور و تعصب، از فرهنگ فارسی معین).و به هر دو معنی رجوع به مادر و ترکیبهای آن شود.
معادل ابجد
1156