معنی کارگردان هالیوودی فیلم خون بپا می شود
حل جدول
توماس آندرسون
کارگردان هالیوودی
تارانتینو
کارگردان فیلم چهارشنبه خون به پا می شود
حماسه پارسا
کارگردان هالیوودی فیلم جنجال
جوبی هارولد
کارگردان هالیوودی فیلم میلک
گاس ون سنت
کارگردان هالیوودی فیلم آواتار
جیمز کامرون
کارگردان هالیوودی فیلم جیلی
مارتین برست
کارگردان هالیوودی فیلم کشتار
رومن پولانسکی
بپا
مراقب
لغت نامه دهخدا
بپا. [ب ِ] (ص مرکب) مستقر. برجای. ایستاه. مقیم. برپای. بپای.
- بپا باش، برخیز. بایست. (از ناظم الاطباء). رجوع به بپای شود.
- بپا بودن، برقرار بودن. برجا بودن. ایستاده بودن.
بپا. [ب ِ پا / ب ِپ ْ پا] (ص مرکب) که پاس چیزی نگاهدارد. پاینده. پاسبان. حافظ. حارس. نگهبان. (یادداشت مؤلف). || (درتداول زنانه) رقیب. ناظر. که زاغ کسی را چوب زند. که مراقب حرکات دیگری باشد. || (فعل امر) امر از پاییدن. مراقب باش. باخبر باش.
فرهنگ معین
(بِ) (ص مر.) (عا.) مراقب، نگهبان.
مترادف و متضاد زبان فارسی
نگهبان، مراقب
فارسی به انگلیسی
Minder, Tail, Tender, Watchman
فرهنگ فارسی هوشیار
مستقر، برجای، مقیم
معادل ابجد
1749