معنی کار بزرگ رابرت وود وارد

حل جدول

کار بزرگ رابرت وود وارد

سنتز کلروفیل گیاهی


وود

چوب انگلیسى

لغت نامه دهخدا

کار بزرگ

کار بزرگ. [رِ ب ُ زُ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) خطب. (ترجمان القرآن) (دهار). جلل. فری ّ. خطر.


وارد

وارد. [رِ] (ع ص، اِ) درآینده بر آب. رسنده به آب. (از اقرب الموارد). آینده بر آب و جز آن. (منتهی الارب). درآینده و آینده بر آب و جزآن. (آنندراج). ج، واردین، وُرّاد. (منتهی الارب): و تازیان مجره را به جوی تشبیه کرده اند و این ستارگان را به شترمرغانی که آمدند به آب خوردن. وزین قبل «نعام وارد» نام کردند، ای، آمده زیراک برابر اینان چهار دیگر هست هم بر چهارسو نهاده ایشان را «نعام صادر» خوانند، ای، بازگشته. (التفهیم ص 111).
با صادر و وارد نعایم
بلده دو سه دست کرده قایم.
نظامی.
|| درآینده. (غیاث). آینده. آمده. داخل. مقابل صادر. (یادداشت مؤلف). رسیده شده. (ناظم الاطباء). فرودآینده. (کشاف اصطلاحات الفنون): عافی، وارد، فرودآینده. (منتهی الارب). || مسافر که درآید. درآینده از سفر. (مؤلف) (از ناظم الاطباء):
ز بهر صادر و وارد پزند هر روزی
هزار بخته مر او را همیشه در مطبخ.
سوزنی.
احوال و کرامات و مقامات خواجه را از صادر و وارد بسیار شنودم. (انیس الطالبین بخاری نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ص 128). || آگاه. مطلع. فلانی وارد است یا بسیار وارداست، یعنی اطلاع بسیاری دارد. (یادداشت مؤلف). || صحیح. به مورد: این اعتراض وارد است. (مؤلف).
- غیروارد، بیمورد. بی اطلاع.
|| جایز:
مکرها در کسب دنیا بارد است
مکرها در ترک دنیا وارد است.
مولوی.
|| باجرأت. (اقرب الموارد). دلیر و باجرأت. (ناظم الاطباء). شجاع. (اقرب الموارد). || طویل. (از اقرب الموارد) (المنجد). || رجل واردالشفه؛ مردی آویخته لب. (مهذب الاسماء). || سابق. پیشی جوینده. (اقرب الموارد) (منتهی الارب). || پیش آینده. (ناظم الاطباء). قادم. || قاصد و پیک. (غیاث) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آورنده ٔ خبر. (ناظم الاطباء). || شخصی که پیش از کاروان آید و اسباب و رخت مهیا کند. (آنندراج). || میهمان. (ناظم الاطباء). || راه. (اقرب الموارد). راه در میانه ٔ راه. || موی دراز و فروهشته. (منتهی الارب). موی طویل و آویزان. شعر وارد؛ یعنی یرد الکفل بطوله، کقوله، علی المتنین منها وارد. || مرد دراز نوک بینی. فلان واردالارنبه؛ یعنی بینی او دراز است. (اقرب الموارد). || از نظر عرفانی وارد عبارت است از معانی که به دل حلول کند. (از تاریخ تصوف دکترغنی). در اصطلاح تصوف آنچه بدون جهد بنده بر دل وی نازل شود. (از کشاف اصطلاحات الفنون). خواطر پسندیده ای که من غیرعمد بر دل میگذرد و مطلقاً هر چیزی که بر دل میگذرد. هر معنی غیبی که من غیر عمد بر دل بنده میگذرد. (تعریفات جرجانی از تاریخ تصوف دکتر غنی). عبارت از چیزی است که بر قلوب درآید و به عبارت دیگر ازجمله خواطر محموده است که بدون تعمد بنده بر دلها گذرد و آن سخنی است که بنده آن را بی واسطه ٔ آواز درمی یابد. وارد گاهی از جانب حق است و گاه از جانب علم.وارد گاه سرور و گاه هم است گاهی قبض است و گاه بسط. در کشاف اصطلاحات الفنون آنچه از معانی که بدون کسب بنده بر دل درآید وارد نامیده شده است. در مصباح آمده است که واردات یا صحیح اند و یا فاسد که در صورت اخیر مورد اعتماد نمی باشند. وارد صحیح هم یا الهی است که متعلق به علوم و معارف است و یا ملکی و روحانی که برانگیزنده ٔ طاعات است و الهام نام دارد. و وارد فاسد یا نفسانی و عبارت از چیزی است که در آن حظ نفس و لذت باشد و هاجس نامیده میشود و یا شیطانی است که موجب معصیت است و وسواس نام دارد. پس واردات یا ملکی هستند و یا رحمانی و یا شیطانی. (از فرهنگ مصطلحات عرفا تألیف سیدجعفر سجادی):
از تو روحانی ترم در پیش دل
نگذردشبهای خلوت واردی.
سعدی.

وارد. [رِ] (اِخ) (شیخ محمدی...) زادگاهش پتیاله ٔ هند و شاعری تیزفهم و نکته سنج بود و خواهرزاده ٔ نورالعین واقف است و در جوانی درگذشت. این ابیات از اوست:
در چمن دوش بیاد تو قیامت میکرد
ناله ٔ بلبل و فریاد من و زاری دل.
گر بمن دشمن جانی است دلم
چه کنم یار فلانی است دلم.
(از تذکره ٔ صبح گلشن).

فارسی به عربی

کار بزرگ

انجاز، مفکره


وارد

ضمیر، قادم

فارسی به آلمانی

واژه پیشنهادی

کار بزرگ

شاهکار

سخن بزرگان

سام وود

چنانچه نتوانم فرد را قانع کنم که باید خودش باشد، از کار کردن با او صرف نظر می کنم.

بیوگرافی

ناتالی وود

بیش از 37 سال از مرگ مشکوک ناتالی وود یکی از بزرگ ترین و مشهورترین بازیگران زن سینما می گذرد و همچنان این داستان در هاله ای از ابهام است. پلیس لس آنجلس از بازگشایی مجدد پرونده غرق شدن وی خبر داده و مردی 89 ساله را مظنون اصلی معرفی کرده است.
در روز 29 نوامبر 1981، جسد ستاره فیلم های تحسین شده معجزه در خیابان 34، شورش بدون دلیل و داستان وست ساید، در جزیره ای به نام کاتالینا واقع در اقیانوس آرام در حالی پیدا شد که لباس خواب و جوراب هایی پشمی به تن داشت. خیلی زود مشخص شد که ناتالی تعطیلات روز شکرگزاری را همراه با همسرش رابرت واگنر و همبازی اش در فیلم مکاشفه مغزی، کریستوفر واکن و کاپیتان جوان کشتی، دنیس داورن در قایقی مجلل گذرانده است. در روز 30 نوامبر، توماس نگوچی، معاون ارشد پزشکی قانونی لس آنجلس اعلام کرد که مرگ ناتالی وود غرق شدنی تصادفی است و کبودی های روی بدن ناتالی به دلیل سقوط او در آب و خراش های روی بدنش به دلیل برخورد او با قایق بوده و دو روز بعد مراسم خاکسپاری برگزار شد. واگنر با بوسیدن تابوت ناتالی با او وداع کرد. در 11 دسامبر پرونده مختومه اعلام شد. از سمت همکاران نگوچی سوالاتی مطرح شد که غرق شدن تصادفی ناتالی را به چالش کشید. نگوچی در سال 1983 کتابش به نام طبیب قانونی (coroner) را چاپ کرد و در آن چند نمونه از آن سوالات را مطرح کرد. سوالات این بود که چرا ناتالی در نیمه های شب قایق را رها کرده و با قایق بادبانی نجات از آنها جدا شده؟ او کجا رفته؟ چرا مردان انقدر دیر متوجه می شوند که ناتالی رفته؟
در سال 1984 لانا خواهر ناتالی خاطراتش با او را منتشر کرد و در آن ذکر کرده بود که ناتالی ترس بسیار شدیدی از آب داشته و این که چطور ممکن است در آن تاریکی، تنها در آب قرار گرفته باشد؟
در سال 1986 رابرت واگنر کتابی به نام (Heart to Heart) منتشر کرد و توضیح داد که او و واکن آن شب به بحث های سیاسی مشغول بودند و ناتالی خسته شد و بحث با آنها را رها کرد و به رختخواب رفت اما نتوانست بخوابد و برگشت و وقتی که می خواست قایق نجات را باز کند به داخل آب سقوط کرد و خراش هایی روی سرش ایجاد شد.
صحبت های واگنر با پلیس همیشه متناقض بود و همین امر باعث شک آنها شده بود.
دنیس داوران بعد از تلاش های متمادی در مارس سال 2000 توانست صحبت های خود را علنی کند. او گفت: آن شب ناتالی و کریستوفر واکن خیلی با هم صمیمی شدند و خوش گذراندند. واگنر عصبانی شد و شیشه شرابی که روی میز بود را شکست و شروع کرد به فریاد زدن و دعوا کردن با واکن و مدام می گفت که از زن من چه می خواهی؟
ناتالی به مقابله با واگنر بلند شد و واگنر به سمت او حمله کرد و با او تند صحبت کرد. هر دو مرد بسیار شراب نوشیده بودند و کاملا مست بودند. هر دو به تختخواب رفتند و خوابیدند. ساعت حدود 1:30 بامداد بود که واگنر به اتاق ناتالی می رود تا او را چک کند اما ناتالی نبود. شروع به جستجو می کند اما او را پیدا نمی کند و من را مجبور می کند که با چراغ های خاموش دنبال او بگردم چون معتقد بود نباید کاری کنیم که مردم متوجه شوند.
واگنر در سال 2008 دوباره کتابی با نام تکه هایی از قلبم منتشر کرد و درباره پرونده مرگ ناتالی صحبت هایی کرد. با توجه به شواهد تنها یک تئوری وجود دارد: "یا واقعا واگنر از موضوع خبری نداشت یا سعی داشت که مسئله را جوری شرح دهد که مبهم باقی بماند و همه چیز از قلم بیفتد."
پرونده در سال 2011 دوباره باز شد و این بار جزو پرونده های مشکوک و رمزآلود قرار گرفت.
700 نفر امضا دادند تا دوباره به موضوع مرگ ناتالی وود رسیدگی شود و در میان این امضاها، امضای دنیس داورن هم دیده می شد.
واگنر الان حدود 90 سال سن دارد و از مرگ ناتالی چهار دهه می گذرد. او دیگر نگران بازجویی های پلیس نیست و این حتی در چهره او پیداست. چون این پرونده به موضوعات مشکوکی رسیده افراد زیادی درگیر حل آن شده اند و به دنبال پاسخ واقعی این معما هستند.

منبع:
amazon

فرهنگ عمید

وارد

[مجاز] مطّلع، آگاه، باتجربه،
[مجاز] ویژگی چیزی که قابل‌قبول است، به‌ویژه اعتراض، انتقاد، و مانند آن: ایراد شما وارد نیست،
(صفت، اسم) [مجاز] مهمان،
[مقابلِ صادر] [قدیمی] داخل‌شونده، درآینده،
(اسم) (تصوف) نوعی آگاهی که بدون تفکر در دل سالک ایجاد می‌شود، آنچه بر دل صوفی خطور می‌کند،

فرهنگ فارسی هوشیار

لوکوست وود

انگلیسی (چوب اقاقیا) چوب وریز


لرچ وود

انگلیسی (چوب) سیاه کاج

عربی به فارسی

وارد

گرفتن , ستاندن , لمس کردن , بردن , برداشتن , خوردن , پنداشتن

معادل ابجد

کار بزرگ رابرت وود وارد

1480

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری