معنی کار دشوار
لغت نامه دهخدا
کار دشوار. [رِ دُش ْ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) کار سخت. عمل مشکل. امرٌ عُضال. (منتهی الارب). فَظیع. (دهار). کَلوف. ضَرّاء. کوفان، کُوِّفان. (منتهی الارب).
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Overwork
معادل ابجد
732