معنی کاشف عدد پی

اطلاعات عمومی

کاشف عدد پی

ارشمیدس 2000 سال پیش عدد پی را بدون وجود ارقام اعشاری و یا حتی عدد صفر با دقت 99.9% محاسبه کرد. از این بالاتر او تکنیکی ابداع کرد.
در قرن نهم هجری، غیاث‌الدین جمشید کاشانی، ریاضی‌دان دانشمند ایرانی، در رساله المحیطیه که دربارهٔ دایره نوشت، عدد پی را با ۱۶ رقم درست پس از ممیز یافت که تا ۱۸۰ سال بعد کسی نتوانست آن را گسترش دهد.
عدد پی (π) از عددهای ثابت ریاضی و تقریباً برابر با ۳٫۱۴۱۵۹۲۶۵۳۵۸۹۷۹ است. این عدد را با علامت π {\displaystyle \pi } \pi نشان می‌دهند. عدد پی عددی حقیقی و گُنگ است که نسبت محیط دایره به قطر آن را در هندسهٔ اقلیدسی مشخص می‌کند و کاربردهای فراوانی در ریاضیات، فیزیک و مهندسی دارد. عدد پی همچنین به ثابت ارشمیدس نیز معروف است.

حل جدول

کاشف عدد پی

ارشمیدس


عدد پی

کشف ارشمیدس


محاسبه‌کننده عدد پی

ارشمیدس


کاشف عدد ۳/۱۴

ارشمیدس


پی

عدد هندسی

لغت نامه دهخدا

کاشف

کاشف. [ش ِ] (ع ص) ج، کاشفین، کَشَفَه. پیداکننده و برهنه کننده. (غیاث) (آنندراج). آشکارکننده و گشاده و برهنه نماینده. (ناظم الاطباء). پدیدآورنده. ظاهرکننده. بروزدهنده. معلن. مظهر. مفسر:
گرچه از یک وجه منطق کاشف است
لیک از ده وجه پرده و مکنف است.
(مثنوی).
|| کاشف مکروه ومانند آن، برطرف کننده ٔ مکروه. از بین برنده ٔ غم و اندوه:
تویی که فاتح مغموم این سپهر بوی
تویی که کاشف مکروه این زمانه شوی.
منوچهری.
|| کاشف بعمل آمدن یا آوردن، در تداول عامه، تحقیق کردن.

کاشف. [ش ِ] (اِخ) یکی از شعرای ایران است. وی «قاضی محمد شریف » شهرت داشته، و شغلش قضاوت بوده است، از اوست:
ز مژگان خونین خود شرمسارم
چو صاحب مصیبت ز دست حنائی.
(قاموس الاعلام ترکی).

کاشف. [ش ِ] (اِخ) یکی از شعرای ایران و از اهالی اصفهان و نامش، آقا اسماعیل بن حیدر است. آبا و اجدادش معمار بوده و ملوک صفوی را خدمت میکرده اند خود او هم به شاه عباس انتساب داشته و به هجویات خود شهرت پیدا کرده است. از اوست:
هر جلوه که آن قد دل آرا دارد
در صفحه ٔ سینه چون الف جا دارد
آویخته زلف مشکبو از چپ و راست
این مصرع رنگین چه طرفها دارد.
(قاموس الاعلام ترکی).


عدد

عدد. [ع ِ دَ] (ع مص) برانگیخته شدن درد مارگزیده بعد از مدت. (منتهی الارب). برانگیخته شدن درد مارگزیده پس از یک سال. (از اقرب الموارد).

عدد. [ع َ دَ] (ع اِ) شمار. || شمار گروه. || سالهای عمر کسی که بشمارند. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). || (مص) شمار کردن. (منتهی الارب). احصاء کل شی ٔ علی سبیل التفصیل. (تعریفات جرجانی).

عربی به فارسی

عدد

گروه , گروه بسیار , جمعیت کثیر , بسیاری , عدد , شماره

تعبیر خواب

عدد

دیدن عدد به خواب، یکی نیکو بود. اگر به خواب بیند که یک درم داشت یا یک دینار یا غیره، دلیل است بر نیکی، زیرا که اصل شمارها یکی است. ابراهیم کرمانی گوید: عدد یکی نیک بود، اما دو، دلیل غم بود. اگر به خواب عدد سه بیند، دلیل است ازکاری که کند برخورداری نیابد. یا لفظ سه دلالت بر فرقت کند. زیرا که لفظ سه طلاق است. اگر عدد چهار بیند، نیکو بود. وقتی که چیزی دیگر با آن نباشد و نپیوندد. اگر عدد پنج بیند، نیکو بود، وقتی که نمازها برپا دارد. اگر در خواب عدد شش بیند، دلیل که به غایت نیکو بود و مراد یابد. اگر هفت یا هشت بیند، بد بود. اگر نه بیند، دلیل زحمت و فساد بود. اگر عدد ده بیند، دلیل که مراد دین و دنیای او حاصل گردد. اگر عدد یازده بیند، دلیل شغل او به روز کار تمام گردد. اگر عدد دوازده بیند، نیکو بود. اگر در خواب عدد سیزده بیند، دلیل است کارش بسته گردد. اگر عدد چهارده بیند نیکو بود. اگر عدد پانزده بیند، دلیل است که پراکنده گردد. اگر شانزده بیند، دلیل که کارش نیکو گردد. اگر عدد هفده بیند، دلیل که چیزها تباه گردد و بازگردد. اگر عدد هجده بیند، دلیل که کارش برنیاید. اگر نوزده بیند، دلیل است او را بی زحمت کار افتد. اگر در خواب عدد بیست بیند، دلیل که مال حاصل کند و بر دشمن ظفر یابد. اگر عدد سی بیند، دلیل که او را با کسی رو افتد و مراد یابد. اگر عدد را چهل بیند، دلیل است کارش بسته گردد. اگر عدد پنجاه بیند، دلیل است بر رنج و شغل بی فائده. اگر در خواب عدد شصت بیند، دلیل است سوگندی درگردنش افتد، چنانکه دو ماه پیاپی او را روزه داشتن یا شصت درویش را طعام دادن، برگردن افتد. اگر عدد را هفتاد بیند دلیل است کارش به تاخیر برآید. اگر عدد هشتاد بیند، دلیل است او را به تهمت زنا بگیرند و هشتاد چوبین بزنند. اگر در خواب عدد نود بیند، دلیل که زنی بزرگزاده و مالدار بخواهد. اگر عدد صد بیند، دلیل که ظفر یابد. اگر سلطان درخواب بیند که با خود صد سوار داشت، دلیل است بر دشمن ظفر یابد. اگر در خواب بیند که او را صد دانه گندم دادند، دلیل بر خیر و برکت بود و عیش بر وی فراخ گردد. اگر عدد دویست بیند، دلیل است دشمن بر وی ظفر یابد. اگر عدد سیصد بیند، دلیل است مرادش دیر برآید. اگر چهارصد بیند، بر دشمن ظفر یابد. چنانکه رسول (ص) فرمود: چهارهزار، سوار است و بهترین خوابها، چهارصد است. اگر در خواب پانصد بیند، دلیل که کارش موقوف نماید. اگر ششصد بیند، دلیل است به مقصود برسد. اگر هفتصد بیند، دلیل است از کار سخت برهد. اگر هشتصد بیند، دلیل است بر دشمن ظفر یابد. اگر هزار بیند، دلیل است دشمن را قهر کند. اگر سه هزار بیند قوت باشد و فیروزی یابد. عدد چهارهزار، دلیل مضرت بود. اگر عدد پنج هزار بیند، مبارک و فرخنده بود. ابراهیم کرمانی گوید: اگر در خواب عدد شش هزار بیند، دلیل فتح و نصرت بود و هفت هزار، گشایش کارها است و هشت هزار، دلیل است که دلیل که کارش به نظام شود. اگرنه هزار بیند بد است. اگر ده هزار بیند مضرت است. اگر بیست هزار بیند، دلیل است که بر دشمن غلبه کند. اگر سی هزار بیند ظفر است. اگر چهل هزار بیند، نصرت است. اگر پنجاه هزار بیند، دلیل است که در رنج بماند. اگر عدد شصت هزار بیند، دلیل شادی است. اگر هفتاد هزار بیند، دلیل که دشمن بر وی ظفر یابد. اگر عدد هشتاد هزار بیند یا نود هزار، دلیل است که بر خصم غالب شود. اگر در خواب صد هزار بیند، دلیل است که به مرادها برسد - محمد بن سیرین

فرهنگ عمید

کاشف

کشف‌کننده، آن‌که برای اولین بار به وجود چیزی پی می‌برد،
برهنه‌کننده، آشکارکننده،
پدید‌آورنده،


عدد

(ریاضی) کلمه‌ای که شماره را بیان می‌کند،
شماره، تعداد،
[عامیانه، مجاز] کسی که بتوان به او توجه یا اعتنا کرد، فرد مهم: تو پیش او عددی نیستی،
عدد صحیح: (ریاضی) عدد اصلی، هر یک از عددهای ۴، ۳، ۲، ۱، و..،
عدد ترتیبی: (ریاضی) نشان‌دهندۀ مرتبۀ یک چیز در یک جمع است: یکم، دوم، سوم، ..،
عدد کسری: (ریاضی) به‌صورت کسر نوشته می‌شود، مانند ۵/۱، ۴/۲، یک صدم،

معادل ابجد

کاشف عدد پی

491

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری