معنی کاشف گاز آرگون
حل جدول
لرد رایلی
لردرایلی
کاشف آرگون
لرد رایلی
آرگون
عنصر شماره 18
کاشف گاز کربنیک
بلاک
کاشف گاز اکسیژن
پریستلی
کاشف کاشف گاز آرگون
لرد رایلی
کاشف گاز سمی سیانوژن
گیلوساک
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) عنصری شیمیایی گازیست ساده بیرنگ بی بو و بی طعم که یک صدم هوا را تشکیل میدهد.
فرهنگ معین
(گُ) [فر.] (اِ.) عنصری شیمیایی، گازی است ساده، بی رنگ، بی بو و بی طعم که یک صدم هوا را تشکیل می دهد.
لغت نامه دهخدا
کاشف. [ش ِ] (ع ص) ج، کاشفین، کَشَفَه. پیداکننده و برهنه کننده. (غیاث) (آنندراج). آشکارکننده و گشاده و برهنه نماینده. (ناظم الاطباء). پدیدآورنده. ظاهرکننده. بروزدهنده. معلن. مظهر. مفسر:
گرچه از یک وجه منطق کاشف است
لیک از ده وجه پرده و مکنف است.
(مثنوی).
|| کاشف مکروه ومانند آن، برطرف کننده ٔ مکروه. از بین برنده ٔ غم و اندوه:
تویی که فاتح مغموم این سپهر بوی
تویی که کاشف مکروه این زمانه شوی.
منوچهری.
|| کاشف بعمل آمدن یا آوردن، در تداول عامه، تحقیق کردن.
گاز
گاز. (اِ) اخذ و جر. (برهان).
گاز. (اِ) بمعنی گاه است:
گر کند هیچ گاز وقت گریز
خیز ناگه به کوشش اندرمیز.
خسروی.
فرهنگ واژههای فارسی سره
گاز
ترکی به فارسی
گاز 2- نفت
معادل ابجد
706