معنی کالای بدون بستهبندی
حل جدول
فله
کالای بدون بسته بندی
فله
نوعی بستهبندی
وکیوم
کالای نو
آک
کالای تجاری
مالالتجاره
کالای مستعمل
نیمدار
مترادف و متضاد زبان فارسی
عدلبندی، جعبهبندی، پیچیدن
لغت نامه دهخدا
بدون. [ب ِ ن ِ] (حرف اضافه ٔ مرکب) بغیر. بجز. (آنندراج) (ناظم الاطباء). بی. بلا. (یادداشت مؤلف): بتلاء؛ عمره ٔ بدون حج. (منتهی الارب). اراضی بدون مالک، یعنی بی مالک. بدون او این کار میسر نیست، یعنی بی او. (از یادداشت مؤلف).
فارسی به عربی
بدون، لکن
عربی به فارسی
برون , بیرون , بیرون از , از بیرون , بطرف خارج , انطرف , فاقد , بدون
واژه پیشنهادی
بنجل
فارسی به ترکی
ihraç malı
معادل ابجد
657