معنی کامپیوتری با سرعت محاسباتی بالا
حل جدول
لغت نامه دهخدا
سرعت. [س ُ ع َ] (ع اِمص) سرعه. شتاب. مولانا یوسف بن مانع در شرح نصاب نوشته اند که فی الحقیقت معنی سرعت شتاب نیست زیرا که شتاب ترجمه ٔ عجلت است و معنی شتاب زود کردن کاری است. و فرق میان سرعت و عجلت آن است که سرعت عمل بسیار کردن است در زمان اندک و عجلت شتاب کاری است پیش از هنگام، ولیکن هر دو بجای همدیگر مستعمل میشوند و در منتخب است که سرعت شتاب کردن به کاری در اول وقت و آن محمود است و عجلت شتاب کردن پیش از وقت و آن مذموم است. (غیاث) (آنندراج). شتافتن: و من در نفس خود اینقدر قوت و سرعت می یابم که در خدمت مردان یار شاطر باشم. (گلستان سعدی).
صباسرعتی رعدبانگ ادهمی
که بر برق پیشی گرفتی همی.
سعدی.
- سرعت انتقال، بزودی دریافتن. فهم مطلبی در اندک زمان.
- سرعت انزال، بیماریی است که آب گاه آرامش زود برجهد. (یادداشت مؤلف).
- سرعت فهم، نوع دوم از انواع هفت گانه که در تحت جنس حکمت است و آن عبارت است از آنکه نفس را حرکت از ملزومات به لوازم ملکه شده باشد و در آن تفصیل به مکثی محتاج نشود. (نفایس الفنون).
|| زودی و جلدی و چابکی و چالاکی. || شتاب زدگی. (ناظم الاطباء).
- سرعت کردن، شتاب کردن و عجله نمودن. (ناظم الاطباء).
واحد سرعت
واحد سرعت. [ح ِ دِ س ُ ع َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) واحدی است که برای سنجش سرعت حرکت اجسام به کار میرود. واحد سرعت یا واحد تندی در دستگاه S.G.C سانتیمتر در ثانیه است و آن سرعت یکنواخت متحرکی است که یک سانتیمتر در ثانیه نقل مکان میکند. واحد سرعت در دستگاه.S.T.M متر در ثانیه است و آن عبارت است از سرعت یکنواخت متحرکی که در هر ثانیه یک متر نقل مکان میکند.
اصطلاحات سینمایی
خلق نقاشی متحرک و انجام کارهای گرافیکی با کامپیوتر. بعد از آنکه داده های لازم برای خلق هر صحنه، از جمله اطلاعات لازم در مورد پرسپکتیو، نورپردازی و حرکت به کامپیوتر داده شد، تصاویری شکل می گیرد که می توان آنها را روی فیلم سیاه و سفید یا رنگی ضبط کرد. تصاویر کامپیوتری در سال های اخیر وضوح بسیار زیاد و دقت بالایی به دست آورده اند و دیگر در آنها اثری از خطوط کنگره ای و لبه های خشن دیده نمی شود. امروزره گرافیک های کامپیوتری کاربرد بسیار زیادی دارند.
سرعت فیلم
سرعت عبور فیلم در دوربین یا دستگاه نمایش که بر اساس سرعت عبور قاب (فریم) در ثانیه یا فوت در ثانیه یا دقیقه اندازه گیری می شود. فیلم صامت با سرعت 16 تا 18 قاب در ثانیه و فیلم ناطق معمولا با سرعت 24 قاب در ثانیه فیلم برداری یا نمایش داده می شوند.
فرهنگ معین
(مص ل.) تند رفتن، (اِمص.) تندی. [خوانش: (سَ رَ) [ع.] (اِ.)]
فرهنگ عمید
[مقابلِ کندی] شتاب، تندی و تیزی،
(اسم) (فیزیک) مسافت طیشده در واحد زمان که با کیلومتر، متر بر ثانیه، سال نوری و امثال آن سنجیده میشود،
مترادف و متضاد زبان فارسی
تعجیل، عجله،
(متضاد) آهستگی، بطیء، کندی، تندروی، تندی، شتاب
فرهنگ فارسی هوشیار
شتاب، تندی
فارسی به ایتالیایی
velocità
فارسی به آلمانی
Bewerten, Eile (f), Einstufen, Hast (f), Rate (f), Schritt [noun], Verhältnis (f), Ziffer (f), Geschwindigkeit [noun]
معادل ابجد
1978