معنی کبوتر

لغت نامه دهخدا

کبوتر

کبوتر. [ک َ ت َ] (اِ) کفتر. کبتر. (ناظم الاطباء). حمام. (دهار) (فهرست مخزن الادویه). کوتر. کفتر. حمامه. (آنندراج). نامه بر. (یادداشت مؤلف). عَفْد. و رقاء. سعدانه. صُلْصُلَه. (منتهی الارب). و رقاء. (منتهی الارب). کُوتَر مخفف و کفتر مبدل کبوترست. صحرائی، معلقی، زرهی، سرمه، چاهی از انواع او است. پسین را در عرف هند، گوله به کاف فارسی و «واو» مجهول خوانند و این اکثر در چاهها آشیان کند و کبوتر چاه نیز گویند. (از آنندراج). پرنده ای است از راسته ٔ کبوتران، دارای بالهای دراز و پاهای کوچک و نازک و منقار ضعیف، و آن نژادهای متعدد دارد. (حاشیه ٔ برهان چ معین). پرنده ای است با پرواز عالی و بااستقامت که از سار بزرگتر ولی از کبک کوچکتر است و خود راسته ٔ مشخصی را در بین پرندگان بوجود می آورد که به نام راسته ٔ کبوتران نامیده می شود و شامل گونه های مختلف کبوتران می گردد. منقار کبوتران ضعیف و در قاعده بر آمده است. در حدود 72 گونه کبوتر در سراسر کره ٔ زمین تشخیص داده شده است و چون گونه های این جانور بوسیله ٔ انسان، اهلی، تربیت و پرورش داده شده اند از این لحاظ نژادهای بسیاری از آن تا بحال بوجود آمده اند بطوری که در هر کبوترخانه می توان نژاد مخصوصی را برحسب انتخاب مربی تولید کرد. این پرنده با زوج خود (نر و ماده) زندگی می کند کبوتر ماده 8 تا 10 روز پس از جفتگیری تخم می گذارد و نر و ماده بنوبت مدت 18 روز روی تخمها می خوابند. (کبوتر نر فقط بعد از ظهرها روزی چند ساعت روی تخم می خوابد) پس از بیرون آمدن جوجه ها، مدت چهار هفته و گاهی بیشتر، پدر و مادر به آنها غذا می دهند و پس از این مدت جوجه ها، برای جستجوی غذا از لانه پرواز می کنند. همه ٔ انواع کبوتر دانه خوارند و از ارزن و گندم و جو و برنج و شاهدانه و کنجد و ماش و ذرت و دیگر حبوبات برای تغذیه استفاده می کنند. در ده ها چون کبوترغذای خود را در مزرعه و مدفوعات دامها پیدا می کند، نگهداری کبوتر خرجی ندارد و از این کبوترها فقط بمنظور استفاده از گوشت آنها نگهداری می شود. حس جهت یابی این پرنده بسیار قوی است و بدین جهت برخی گونه های آن را بمنظور نامه رسانی و کسب خبر تربیت می کنند و به آنها کبوتر قاصد (نامه بر) گویند. چنین کبوترانی در موارد لزوم، خدمات ذی قیمتی را انجام می دهند. گونه های مختلف کبوتر به نام های: کبوتر صحرایی، کبوتر چاهی، کبوتر پرکاغذی، کبوتر چتری، کبوتر قاصد، کبوتر طوقی، کبوتر کاکلی، کبوتر حضرتی، کبوتر غبغبی، کبوتر پرپا، کبوتر سینه نامیده می شوند. (از فرهنگ فارسی معین). معروف و بر حسب شریعت موسی، و در ضمن مرغان پاک محسوب می باشد. (قاموس کتاب مقدس). این پرنده جفت و رفیق خود را بسیار دوست دارد چنانکه اگر جفتش گم یا رفیقش کشته و یا مفقود شود محزون نشیند و آثار غم و اندوه از وی مشاهده افتد. (قاموس کتاب مقدس):
چون بچه ٔ کبوتر منقار سخت کرد
هموار کرد موی وبیوکند موی زرد
کابوک را نشاید و شاخ آرزو کند
وز شاخ سوی بام شود باز گرد گرد.
بوشکور.
به هوا درنگر که لشکر برف
چون کنند اندراو همی پرواز
راست گویی کبوتران سفید
راه گم کردگان ز هیبت باز.
آغاجی.
شکار باز خرچال و کلنگ است
شکار باشه ونج است و کبوتر.
عنصری.
کبوتر ترا بر سرست ایستاده
که از زیر پرش نیاری برون سر.
ناصرخسرو.
بهر آگین چاربالش اوست
هر پری کاین کبوتر افشانده ست.
خاقانی.
چون کبوتر به مکه یابد امن
از عراقش سوی حجاز فرست.
خاقانی.
نالان چو کبوتری که از حلق
خون در لب بچگان فروریخت.
خاقانی.
بر دیده ٔ خویش چون کبوتر
جز نام تو جاودان نیابم.
خاقانی.
کبوتر با کبوتر باز با باز
کند هم جنس با هم جنس پرواز.
نظامی.
کبوتری که دگر آشیان نخواهد دید
قضا همی بردش تا بچنگ باز آید.
سعدی.
چون کبوتر بگرفتیم بدام سر زلف
دیده بر دوختی از خلق جهان چون بازم.
سعدی.
ز نیکنامی سعدیست پای بند غمت
زهی کبوتر مقبل که صید شاهینی.
سعدی.
بیماریهای کبوتر: کبوتر را بیماریهای بسیار است از قبیل: سفیدک (خناق)، اسهال، آبله، سل، طاعون، صرع، فلج و طمعه. (از مجله یغما اسفند 1336).
رنگ های کبوتر: کبوتر از نظر رنگ به انواع زیر تقسیم و نامگذاری می شود: سفید، زاغ، سبز، گلی، زرد، قهوه ای، کاغذی، آینه، سُرو، سرو چخماقی، کوهی، سبز کوهی، فولادی، نقره ای، گل افشان، هفت رنگ. (از مجله ٔ یغما اسفند 1336).
- جلد کردن کبوتر، یعنی شناساندن بام و محل و منطقه ٔ پرواز و آماده کردن کبوتر برای پروازهای طولانی. (از مجله ٔ یغما شماره ٔ اسفند 1336).
- کبوتر پاک، کبوتری است که رنگ پرهایش با آنچه در رنگ های کبوتر بیان شد کاملا تطبیق کند.
- کبوتر پرپا، نوعی از کبوتر که پر بر پا دارد و سست پرواز باشد. (آنندراج) (از غیاث):
ز بسکه ریشه دوانیده از رطوبت می
بط شراب برنگ کبوتر پرپا.
ملاطغرا (از آنندراج).
سست است چون کبوتر پرپا ز بخت من
قاصد ز پای خویش اگر پر برآورد.
ملاطغرا (از آنندراج).
- کبوتر پشت دار، که فقط پر روی کت اورنگی و بقیه ٔ پرهایش سفید است و بدین نامها خوانده شود: پشت سیاه، پشت قرمز... و غیره. در صورتی که یک کت کبوتر رنگی باشد اصطلاحاً «یک کتی » نامند.
(از مجله ٔ یغما اسفند 1336).
- کبوتر پلنگ، سفید است و خالهای سیاه دارد. هرگاه تعداد پرهای سیاه بیش از سفید باشد آن را «سیاه پلنگ » نامند. (از مجله ٔ یغما اسفند 1336).
- کبوتر پیک، کبوتر قاصد. کبوترنامه بر:
چون کبوترهای پیک از شهرها
سوی شهر خویش آرد بهرها.
مولوی.
- کبوتر تودُم دار، کبوتری است که میان پرهای دمش یک یا چند پر رنگی باشد.
- کبوتر چاه و کبوتر چاهی، کبوتری که در چاه آشیان داشته باشد. (آنندراج):
وطن خوش است اگر تنگنای زندان است
بود غریب فضای چمن کبوتر چاه.
محمدقلی سلیم (از آنندراج).
از روی تو رنگ روی من کاهی شد
وز چشم تو خون چشم من راهی شد
راحت به زنخدان تو از بس که گرفت
مرغ دل من کبوتر چاهی شد.
محمدرضای خوانساری (از آنندراج).
- کبوتر حرم، حرم گرداگرد خانه ٔ کعبه است که قتل آدمی و حیوانات در آن حرام است و بمعنی جای محفوظهم آمده است و کبوتر حرم، کبوتری است که بواسطه ٔ مجاورت با حرم شکارش ممنوع است. (از آنندراج):
تا بقا شد کبوتر حرمش
نقطه ٔ شین عرش دانه ٔ اوست.
خاقانی.
اگرچه باز سپید است جان خاقانی
کبوتر حرم است احترام او زیبد.
خاقانی.
- || زن والانسب که به دست آوردنش محال باشد. (فرهنگ فارسی معین).
- کبوتر خال قرمز، که سفید است و در تنش پرهای قرمز دارد. در صورتی که تعداد پرهای قرمز بیش از سفید باشد«قلمکار» نامند. خال زرد و خال پیس نیز از انواع آن است. (از مجله ٔ یغما اسفند 1336).
- کبوتر «در رو» و «تنگ بام دار»، کبوتری است که دارای کیفیت پرش (معلق زدن و بالا رفتن) و کمیت پرش (توانائی و طاقت پرواز) خوب باشد و اینگونه کبوتر مرغوب و گرانبهاست. (از مجله ٔ یغما اسفند 1336).
- کبوتر دشتی، کبوتر باطوق. خر کبوتر. ورشان. یمام. یمامه. یَم ّ. (یادداشت مؤلف).
- کبوتر دم سفید، کبوتری است که اندامش رنگین برنگهای مذکور و تنها دمش سفید است. درنامگذاری ابتدا نام رنگ و سپس «دم سفید» اضافه می کنند: زاغ دم سفید، سبز دم سفید... و غیره.
- کبوتر زرین، کبوتر که برنگ زر (طلا) نماید. که همرنگ زر باشد. طلائی:
روز نو چون کبوتر زرین
بر زمین پَرِّ اخضر افشانده ست
بهر آگین چاربالش اوست
هر پری کاین کبوتر افشانده ست.
خاقانی.
- کبوتر سفید، که رنگ پرهایش بطور کامل، در تمام تنش سفید است.
- کبوتر شاهزاده، کبوتری است که سر و گردن و دم از پر هفتم بال ببعد (از جانب بدن) سفید و بقیه ٔ پرهایش به رنگهای مذکور در رنگهای کبوتر است. در نامیدن ابتدا کلمه ٔ شاهزاده و بعد نام رنگ کبوتر را آورند: شاهزاده زرد، شاهزاده قرمز و غیره. (شاهزاده زرد را «کشگرک » نامند) (از مجله ٔ یغما اسفند 1336).
- کبوتر صحرائی، نوعی کبوتر وحشی که دست آموز نیست. کبوتر چاهی. کبوتر حضرتی. و او اغلب در شکاف سنگها زیست کند. (قاموس کتاب مقدس):
چو بیدردان مدان از حال مجنون بی خبر ما را
کبوترهای صحرایی است مرغ نامه بر ما را.
میرزا رضی دانش (از آنندراج).
- کبوتر طوقی، که تمام پرهای بدنش سفید است و دور گردن طوقی رنگین دارد. در نامگذاری ابتدا نام طوقی و سپس نام رنگ کبوتر را می آورند: طوقی سیاه، طوقی قرمز، طوقی زرد... و غیره.
- کبوتر غلط، کبوتری است که رنگ پرهایش (و بعضی گویند رنگ دمش) با آنچه در رنگهای کبوتر گفته شد تطبیق نکند.
- کبوتر کله دار، که همه ٔ پرهای بدنش سفید است ولی سر تا قسمتی از سینه رنگین است و برحسب رنگ سر، کله سیاه، کله قرمز، کله برنجی و غیره نامند.
- کبوتر گردن برنجی، آن است که خالهای ریز در قسمت گردن دارد.
- کبوتر لک دوش، آن است که چند خال رنگین روی دوش داشته باشد.
- کبوترنامه، کبوتر نامه بر.مرغ نامه بر. مرغ نامه آور. نامه آور. (یادداشت مؤلف). گونه ای کبوتر که بمنظور نامه رسانی خصوصاً در جنگهامورد استفاده قرار می گیرد. (فرهنگ فارسی معین).
- کبوتر نامه رسان، کبوتر نامه بر. کبوتر قاصد. (فرهنگ فارسی معین).کبوتر رسائلی. (صبح الاعشی). گران قیمت تر و بلندمرتبه تر کبوتران، کبوتر نامه بر است که پادشاهان برای حمل مکاتبات از آن استفاده می کنند و به «هدی » تعبیر می شود. رجوع به صبح الاعشی ج 14 ص 379 شود.
- کبوتر نیم طوقی، که نظیر طوقی است منتها طوق روی نیمی از گردن را گرفته است.
- کبوتر هما، کبوتری است که دارای چند لکه ٔ زرد و سیاه مخلوط و نامرتب باشد. استادان فن این نام را از آن کبوتری دانند که سر تا دمش سفید، چشمش سفید، نوکش کوتاه و سفید و دارای یک پرکاکل باشد. (از مجله ٔ یغما اسفند 1336).
- کبوتر هوایی، کبوتری که چون دیگر کبوتران دست آموز نیست و نشست و خاست منظم ندارد:
مرغی که کبوترهوایی است
بر گوشه ٔ دام باز بستیم.
خاقانی.
- کبوتر یاهو، نوعی از کبوتر که صدای یاهو دهد. (آنندراج). نوعی از کبوتر که آواز یاهو دهد. (غیاث اللغات). تعبیری است از تطبیق آهنگ کلمه ٔ «یاهو». در اصطلاح کبوتربازان چنین کبوتران را کبوتر یاهو نامیده اند همچنانکه آوای دسته ٔ دیگر از کبوتران را با«یا کریم » برابر دانسته و کبوتر «یاکریم » گفته اند. این کبوتران یاهو به کلی سفیدند و پاها و پنجه هاشان پوشیده از پر است. یاکریم شبیه قمری و بهمان اندازه است، طوق سیاه بگردن دارد و رنگ آن شیری است.
- کبوتر یک رنگی یا تخته ای، کبوتری است که از سر تا دم پرهای یک رنگ یا رنگی مخلوط داشته باشد. (از مجله ٔ یغما اسفند 1336).

فرهنگ معین

کبوتر

(کَ تَ) (اِ.) پرنده ای است حلال گوشت که دارای قدرت پرواز زیاد است و انواع گوناگون دارد، کفتر.، ~ با ~باز با باز دستور مجالست با هم خوی و هم زبان.

فرهنگ عمید

کبوتر

نام عمومی گروهی از پرندگان با سر کوچک، گردن کوتاه، و پرهای انبوه که انوع اهلی آن برای نمایش و تفریح یا بردن نامه استفاده می‌شود،
* کبوتر نامه‌بر: نوعی کبوتر که اندکی درشت‌تر از کبوتر اهلی است و او را برای رساندن نامه‌ها پرورش می‌دهند،
* کبوتر چاهی: (زیست‌شناسی) نوعی کبوتر با پرهای کبود و خاکستری که معمولاً به‌طور دسته‌جمعی در چاههای بیرون آبادی‌ها و بقاع و مزارهای امامان و امامزادگان به‌سر می‌برند،

حل جدول

کبوتر

حمام

نماد صلح

مترادف و متضاد زبان فارسی

کبوتر

حمام، حمامه، کفتر

فارسی به انگلیسی

کبوتر

Dove, Pigeon

فارسی به ترکی

کبوتر‬

güvercin

فارسی به عربی

کبوتر

حمامه

تعبیر خواب

کبوتر


اگر به خواب بیند کبوتری داشت، دلیل که غایبش از سفر بازآید. اگر بیند کبوتری در خانه او بمرد، همین دلیل است. اگر دید کبوتر بسیار در خانه داشت، دلیل که او را فرزندان بسیار باشند و نیز گویند مال تمام حاصل کند و بهتری کبوتر درخواب سفید و سبز است. اگر زنی کبوتر بیند، دلیل که شوهری کند و دختران آورد و دیدن کبوتر بازی در خواب، دلیل است بر کاری باطل و کبوتر خانه، دلیل بر ناحق است. - جابر مغربی

دیدن کبوتر بر پنج وجه است.

اول: زن.

دوم:کنیزک.

سوم: مال.

چهارم: نامه که از غائب (غایبی) رسد.

پنجم: ریاست
- امام جعفر صادق علیه السلام


کبوتر بین تمام اقوام و ملت ها مرغ عشق و محبت و صلح و دوستی شناخته می شود. کبوتر در وفاداری نسبت به جفت، بعد از قو بی نظیر و در عشق به لانه و زادگاه شاخص و نمونه شناخته شده است. کبوتر پرنده ای است آرام اهلی و بی آزار آن قدر که دست آموز می شود و از کف دست صاحب خویش دانه می گیرد. اگر محبوسی در خواب کبوتری سفید ببیند از زندان خلاص می شود و آزادی خود را باز می یابد. اگر بیماری این خواب را ببیند شفا حاصل می کند و چنان چه وامداری ببیند دین خویش را می پردازد. معبران نوشته اند کبوتر در خواب نشانه زن است ولی کبوتر در خواب نشانه صلح و دوستی است. چنان چه دختری جوان کبوتر در خواب ببیند شوهری مناسب برای او پیدا می شود. از امام صادق نقل است که چنان چه کسی کبونر در خواب ببیند از مسافر غایب نامه ای و خبری دریافت می کند. این تعبیر به علت آن است که از کبوتر در گذشته برای نامه رسانی و بردن پیغام و سلام نیز استفاده می کردند. اگر کسی در خواب ببیند گوشت کبوتر می خورد از مال زنی استفاده می کند. اگر کسی ببیند بر بام یا در حیاط خانه اش کبوترانی نشسته اند صاحب ثروت می شود. دیدن کبوتر در خواب کلا خوب است ولی دیدن کبوتر سفید بهتر است. - منوچهر مطیعی تهرانی

دیدن کبوتر، دلیل زن است. اگر بیند کبوتری بگرفت یا کسی به وی داد، دلیل که زن بخواهد. اگر بیند گوشت کبوتر خورد، دلیل که مال زن خورد. اگر بیند کبوتری را بزد و بیفکند، دلیل که زن را رها کندبه سبب سخنی که در حق او بگوید. اگر بیند کبوتر بچگان بسیار داشت، دلیل که از زنان منفعت یابد و بعضی می گویند، دلیل غم بود به سبب زنان. - محمد بن سیرین


۱ـ اگر خواب ببینید کبوتران جفت گیری می کنند و لانه می سازند، نشانه آن است که در روزگاری صلح آمیز و پر از صفا، در خانه ای زیبا با کودکانی حرف شنو و مطیع در ناز و نعمت بسر خواهید برد.

۲ـ شنیدن صدای محزون کبوتران در خواب، دلالت بر آن دارد که چشم به یاری کسی دارید اما با مرگ نومید و اندوهگین می شوید، شاید پدر خود را از دست بدهید.

۳ـ دیدن کبوتر مرده در خواب، علامت آن است که زن و شوهر در اثر بی وفایی یا مرگ از هم جدا می شوند.

۴ـ دیدن کبوتر سفید در خواب، نشانه وفاداری دوستان و به دست آوردن محصولاتی فراوان است.

۵ـ دیدن یک دسته کبوتر سفید در خواب، نشانه پیشرفت در آینده و زندگی صلح آمیز است.

۶ـ اگر خواب ببینید کبوتری نامه ای آورده است، علامت آن است که عشاق به وصال هم می رسند و از حال و احوال دوستی که دورتر از شما زندگی می کند خبرهایی خوب خواهید شنید.

۷ـ دیدن کبوتری خسته در خواب، نشانه آن است که غم و اندوه درون صلح و آرامش رخنه می کند. با شنیدن خبر معلول شدن یک دوست، موجی از اندوه سواحل شادی شما را درهم می کوبد.

۸ـ اگر خواب ببینید کبوتری نامه ای به شما می رساند و نامه خبر از محکومیت شما می دهد، علامت آن است که شما یا یکی از نزدیکان به بیماری سختی مبتلا می شوید و از نظر مالی زیان فراوانی خواهید دید.

۹ـ اگر خواب ببینید صدای کبوتران را از آشیانه شان می شنوید، نشانه آن است که صاحب خانواده و فرزندانی مطیع خواهید شد. اگر دختری جوان چنین خوابی ببیند، نشانه آن است که بزودی با مرد دلخواهش ازدواج خواهد کرد.

۱۰ـ اگر خواب ببینید کبوتران را با تفنگ هدف قرار می دهند، نشانه آن است که خشونت ذاتی شما در زندگی هویدا خواهد شد.

۱۱ـ دیدن کبوترانی در حال پرواز، نشانه فرار از عدم تفاهم و شنیدن خبرهایی خوب است.
- آنلی بیتون

گویش مازندرانی

کبوتر

فاخته

فرهنگ فارسی هوشیار

کبوتر

(اسم) پرنده ایست با پرواز عالی و با استقامت که از سار بزرگتر ولی از کبک کوچکتر است و خود راسته مشخصی را در بین پرندگان بوجود میاورد که بنام راسته کبوتران نامیده میشود و شامل تمام گونه های مختلف کبوتر ها میگردد. منقار کبوتر ان ضعیف و در قاعده بر آمده است. در حدود 72 گونه کبوتر در سراسر کره زمین تشخیص داده شده است و چون گونه های این جانور بوسیله انسان اهلی و تربیت و پرورش داده شده اند از این لحاظ نژاد های بسیاری از آن تا بحال بوجود آمده اند بطوری که در هر کبوتر خانه میتوان نژاد مخصوصی را بر حسب انتخاب مربی تولید کرد. این پرنده بصورت زوج (نر و ماده) زندگی میکند. کبوتر ماده 8 تا 10 روز پس از جفتگیری تخم میگذارد و نر و ماده بنوبت مدت 18 روز روی تخمها میخوابند (کبوتر نر فقط بعد از ظهر ها روزی چند ساعت روی تخم میخوابد) . پس از بیرون آمدن جوجه ها تا مدت سه تا چهار هفته پدر و مادر بانها غذا میدهند و پس از این مدت جوجه ها برای جستجوی غذا از نه پرواز میکنند. همه انواع کبوتر دانه خوارند و از ارزن و گندم و جو و برنج و شاهدانه و کنجد و ماش و ذرت و دیگر حبوبات برای تغذیه استفاده میکنند. در ده ها چون کبوتر غذای خود را در مزرعه و مدفوعات دامها پیدا میکند نگهداری کبوتر خرجی ندارد و فقط بمنظور استفاده از گوشت آنها نگهداری میشوند. حس جهت یابی این پرنده بسیار قوی است و بدین جهت برخی گونه های آن را بمنظور نامه رسانی و کسب خبر تربیت میکنند و بانها کبوتر قاصد (نامه بر) گویند. چنین کبوتر انی در موارد لزوم خدمات ذی قیمتی را انجام میدهند. گونه های مختلف کبوتر بنامهای کبوتر صحرایی کبوتر چاهی کبوتر پر کاغذی کبوتر چتری کبوتر قاصد کبوتر طوقی کبوتر کاکلی کبوتر مرغی کبوتر حضرتی کبوتر غبغبی کبوتر پا پر کبوتر سینه نامیده میشوند: حمام کفتر کبوتر کبتر جمع: کبوتر ها کبوتر ان. ترکیبات اسمی: یا کبوتر پر پا. نوعی کبوتر که بر پاها ی خود پر دارد و سست و پرواز است: (سست است چون کبوتر پر پا ز بخت من قاصد ز پای خویش اگر پر بر آورد) . (م طغرا) یا کبوتر چاه: (وطن خوش است اگر تنگنای زند انست بود غریب غضای چمن کبوتر چاه) . (محمد قلی سلیم) یا کبوتر چاهی کبوتر صحرایی که در چاه آشیانه کند: } از روی تو رنگ روی من کاهی شد و زچشم تو خون چشم من راهی شد ‎{ } راحت بزنخدان تو از بس که گرفت مرغ دل من کبوتر چاهی شد ‎. { (محمد رضا خوانساری) یا کبوتر حرم. کبوتر ی که در اطراف حرمی زیست کند و صید شکار آن ممنوع است، زن وا نسب که بدست آورد نش محال باشد. یا کبوتر دو بامه. کبوتری که آشیانه معینی ندارد کبوتر دو برجه، شخصی که بیک جا ثبات و قرار نگیرد: } جایی نمیروم ز در و بام این حرم نی زان کبوتر ان دو رنگ دو بامه ام ‎. { (سنجر کاشی یا شفیع اثر)، زنی که بجز شوهر خود با دیگران رابطه دارد. یا کبوتر دو برجه. کبوتر دو بامه یا کبوتر سینه. گونه ای کبوتر که بسینه خود باد می اندازد و آنرا بزرگ و بر آمده میکند و راست روی دو پای خود میایستد. یا کبوتر صحرایی. گونه وحشی کبوتر که دارای پر های خاکستر ی رنگ است و بنام کبوتر چاهی یا کبوتر وحشی نیز موسوم است و شکار میشود. یا کبوتر طوقدار. یا کبوتر طوقی. نوعی کبوتر که در گردن خود نقش طوقی دارد کبوتر طوقدار حمامه المطوقه. یا کبوتر قاصد. گونه ای کبوتر که بمنظور نامه رسانی خصوصا در جنگها مورد استفاده قرار میگیرد کبوتر نامه بر. یا کبوتر وحشی. یا کبوتر نامه بر. یا کبوتر یا هو. نوعی کبوتر که آواز او شبیه } یا هو { است.

فارسی به ایتالیایی

کبوتر

colomba

فارسی به آلمانی

کبوتر

Taube (f)

معادل ابجد

کبوتر

628

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری