معنی کبوتر
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(کَ تَ) (اِ.) پرنده ای است حلال گوشت که دارای قدرت پرواز زیاد است و انواع گوناگون دارد، کفتر.، ~ با ~باز با باز دستور مجالست با هم خوی و هم زبان.
فرهنگ عمید
نام عمومی گروهی از پرندگان با سر کوچک، گردن کوتاه، و پرهای انبوه که انوع اهلی آن برای نمایش و تفریح یا بردن نامه استفاده میشود،
* کبوتر نامهبر: نوعی کبوتر که اندکی درشتتر از کبوتر اهلی است و او را برای رساندن نامهها پرورش میدهند،
* کبوتر چاهی: (زیستشناسی) نوعی کبوتر با پرهای کبود و خاکستری که معمولاً بهطور دستهجمعی در چاههای بیرون آبادیها و بقاع و مزارهای امامان و امامزادگان بهسر میبرند،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
حمام، حمامه، کفتر
فارسی به انگلیسی
Dove, Pigeon
فارسی به ترکی
güvercin
فارسی به عربی
حمامه
تعبیر خواب
گویش مازندرانی
فاخته
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) پرنده ایست با پرواز عالی و با استقامت که از سار بزرگتر ولی از کبک کوچکتر است و خود راسته مشخصی را در بین پرندگان بوجود میاورد که بنام راسته کبوتران نامیده میشود و شامل تمام گونه های مختلف کبوتر ها میگردد. منقار کبوتر ان ضعیف و در قاعده بر آمده است. در حدود 72 گونه کبوتر در سراسر کره زمین تشخیص داده شده است و چون گونه های این جانور بوسیله انسان اهلی و تربیت و پرورش داده شده اند از این لحاظ نژاد های بسیاری از آن تا بحال بوجود آمده اند بطوری که در هر کبوتر خانه میتوان نژاد مخصوصی را بر حسب انتخاب مربی تولید کرد. این پرنده بصورت زوج (نر و ماده) زندگی میکند. کبوتر ماده 8 تا 10 روز پس از جفتگیری تخم میگذارد و نر و ماده بنوبت مدت 18 روز روی تخمها میخوابند (کبوتر نر فقط بعد از ظهر ها روزی چند ساعت روی تخم میخوابد) . پس از بیرون آمدن جوجه ها تا مدت سه تا چهار هفته پدر و مادر بانها غذا میدهند و پس از این مدت جوجه ها برای جستجوی غذا از نه پرواز میکنند. همه انواع کبوتر دانه خوارند و از ارزن و گندم و جو و برنج و شاهدانه و کنجد و ماش و ذرت و دیگر حبوبات برای تغذیه استفاده میکنند. در ده ها چون کبوتر غذای خود را در مزرعه و مدفوعات دامها پیدا میکند نگهداری کبوتر خرجی ندارد و فقط بمنظور استفاده از گوشت آنها نگهداری میشوند. حس جهت یابی این پرنده بسیار قوی است و بدین جهت برخی گونه های آن را بمنظور نامه رسانی و کسب خبر تربیت میکنند و بانها کبوتر قاصد (نامه بر) گویند. چنین کبوتر انی در موارد لزوم خدمات ذی قیمتی را انجام میدهند. گونه های مختلف کبوتر بنامهای کبوتر صحرایی کبوتر چاهی کبوتر پر کاغذی کبوتر چتری کبوتر قاصد کبوتر طوقی کبوتر کاکلی کبوتر مرغی کبوتر حضرتی کبوتر غبغبی کبوتر پا پر کبوتر سینه نامیده میشوند: حمام کفتر کبوتر کبتر جمع: کبوتر ها کبوتر ان. ترکیبات اسمی: یا کبوتر پر پا. نوعی کبوتر که بر پاها ی خود پر دارد و سست و پرواز است: (سست است چون کبوتر پر پا ز بخت من قاصد ز پای خویش اگر پر بر آورد) . (م طغرا) یا کبوتر چاه: (وطن خوش است اگر تنگنای زند انست بود غریب غضای چمن کبوتر چاه) . (محمد قلی سلیم) یا کبوتر چاهی کبوتر صحرایی که در چاه آشیانه کند: } از روی تو رنگ روی من کاهی شد و زچشم تو خون چشم من راهی شد { } راحت بزنخدان تو از بس که گرفت مرغ دل من کبوتر چاهی شد . { (محمد رضا خوانساری) یا کبوتر حرم. کبوتر ی که در اطراف حرمی زیست کند و صید شکار آن ممنوع است، زن وا نسب که بدست آورد نش محال باشد. یا کبوتر دو بامه. کبوتری که آشیانه معینی ندارد کبوتر دو برجه، شخصی که بیک جا ثبات و قرار نگیرد: } جایی نمیروم ز در و بام این حرم نی زان کبوتر ان دو رنگ دو بامه ام . { (سنجر کاشی یا شفیع اثر)، زنی که بجز شوهر خود با دیگران رابطه دارد. یا کبوتر دو برجه. کبوتر دو بامه یا کبوتر سینه. گونه ای کبوتر که بسینه خود باد می اندازد و آنرا بزرگ و بر آمده میکند و راست روی دو پای خود میایستد. یا کبوتر صحرایی. گونه وحشی کبوتر که دارای پر های خاکستر ی رنگ است و بنام کبوتر چاهی یا کبوتر وحشی نیز موسوم است و شکار میشود. یا کبوتر طوقدار. یا کبوتر طوقی. نوعی کبوتر که در گردن خود نقش طوقی دارد کبوتر طوقدار حمامه المطوقه. یا کبوتر قاصد. گونه ای کبوتر که بمنظور نامه رسانی خصوصا در جنگها مورد استفاده قرار میگیرد کبوتر نامه بر. یا کبوتر وحشی. یا کبوتر نامه بر. یا کبوتر یا هو. نوعی کبوتر که آواز او شبیه } یا هو { است.
فارسی به ایتالیایی
colomba
فارسی به آلمانی
Taube (f)
معادل ابجد
628