معنی کتابی از رابرت لوئیز استیونسن
حل جدول
هشت سال آشوب در ساموآ
اثری از رابرت لوئیز استیونسن
تیر سیاه
رمان رابرت لویی استیونسن
سوداگر لاشه هاى کشتى
رمان رابرت لوییس استیونسن
سوداگر لاشه کشتى
سفرنامه رابرت لوییس استیونسن
در دریاهاى جنوب
سخن بزرگان
ازدواج عوام، آنها را از شخصیت تهی و از ویژگی های اخلاقی به دور می سازد.
ازدواج مکالمه ی دراز مدت دو انسان است که هر از چند گاه به مشاجره می انجامد.
لغت نامه دهخدا
ماری لوئیز. (اِخ). (1791- 1847م.) دختر فرانسوای دوم امپراتور ژرمن بود و پس از ازدواج با ناپلئون اول در سال 1810 امیر اتریس فرانسه شد و پسری از او متولد گردید که «پادشاه روم » نامیده شد. ماری لوئیز پس از مرگ ناپلئون همسر «کنت نیپرگ » و سپس همسر «کنت دوبومبل » گردید. (از لاروس).
کتابی
کتابی. [ک ِ] (ص نسبی) شرعاً کافری است که به پاره ای از کیشهای کتابهای منسوخ متدین باشد. (از کشاف اصطلاحات الفنون). کافر کتابی که دین منسوخ دارد. (غیاث اللغات):
از علم رهی به معرفت پیدا کن
مانند کتابی که مسلمان گردد.
جلال سیادت (از آنندراج).
|| یهودی. (ناظم الاطباء).
- کافر کتابی، کافری که امت پیغمبری باشد مثل یهود و نصاری و منکر دین محمدی بود. (آنندراج):
ز خط صفحه ٔ رویش نظر نمی گیرم
بسوی عشق چو من کافر کتابی نیست.
ملامفید بلخی (از آنندراج).
کتابی. [ک ُت ْ تا] (ص نسبی) منسوب به کُتّاب بمعنی مکتب و دبستان. (غیاث اللغات).
فرهنگ عمید
نوشتاریمانند: سخن کتابی،
دارای شکل تخت و کتابمانند: باتری کتابی،
(اسم) ظرف شیشهای با دهانۀ باریک و بدنۀ مکعبمستطیل برای نوشیدنیهای الکلی، بغلی،
(قید) [مجاز] کنار هم و بدون فاصله،
(اسم، صفت نسبی) (فقه) [قدیمی] غیرمسلمان معتقد به یکی از کتابهای آسمانی، اهل کتاب،
کتابی زدن: (مصدر متعدی) [قدیمی، مجاز] نوشیدن شراب از شیشۀ کتابی،
فرهنگ فارسی هوشیار
نامه ای - نیپک، بغلی (صفت) منسوب به کتاب، کافر کتابی: } از علم رهی بمعرفت پیدا کن خ مانند کتابی که مسلمان گردد . { (جل سیادت) یا کافر کتابی، (اسم) نوعی شیشه مخصوص مشروب بغلی. یا کتابی ایستادن (در اتوبوس و غیره) . مانند کتاب (در قفسه) پهلوی هم و تنگ یکدیگر سر پا ایستادن.
واژه پیشنهادی
فرهنگ معین
(ص نسب.) منسوب به کتاب: کافر کتابی، (اِ.) نوعی شیشه مخصوص مشروب، بغلی. [خوانش: (کِ) [ع - فا.]]
معادل ابجد
1934