معنی کرال

لغت نامه دهخدا

کرال

کرال. [] (اِخ) شهرکی است با کشت و برز بسیار [به ماوراءالنهر] نزدیک غزک، خیرال، ورذول، کبریه، بغوزانک و از آنجا اسب خیزد. (از حدود العالم).

فرهنگ معین

کرال

(کِ) [انگ.] (اِ.) نوعی شنا که به پشت یا سینه روی آب می خوابند و دست ها را از بالای سر در آب فرو می برند.

فرهنگ عمید

کرال

سریع‌ترین نوع شنا که به پشت یا سینه صورت می‌گیرد و شناگر دست‌ها را از بالای سر در آب فرومی‌برد،

حل جدول

کرال

شنای سینه

فرهنگ فارسی هوشیار

کرال

انگلیسی سر شنا گونه ای از شنا که به پشت یا سینه انجام می شود و شناگر دست ها را از بالای سر در آب فرو می برد و این تندترین شناست

معادل ابجد

کرال

251

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری