معنی کرپ

لغت نامه دهخدا

کرپ

کرپ. [ک َ رَ] (اِخ) نام خاندانی تورانی است. بنابه روایت بُندهشن بِرات رِش قاتل زرتشت جزء پنج برادری است که از خاندان کرپ هستند. (از مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی ص 79). رجوع به مزدیسنا شود.

کرپ. [ک ِ رِ] (فرانسوی، اِ) پارچه ٔ روشن از حریر یا از پشم لطیف.
- کرپ دُشین، کرپ ابریشمی که از پارچه های کرپ معمولی ضخیم تر است. (لاروس).
|| مصنوعی از جنس کائوچو.
- تخت کرپ، کفش که تخت و زیره ٔ آن از جنس کرپ شود.

فرهنگ معین

کرپ

(کِ رِ) [فر.] (اِ.) اطلس، نوعی پارچه لطیف.

فرهنگ عمید

کرپ

نوعی پارچۀ لطیف از ابریشم طبیعی یا مصنوعی،

حل جدول

کرپ

پارچه ای لطیف، اطلس

فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

کرپ

اطلس، پارچه لطیف، یکنوع شیرینی لطیف که از آرد و تخم مرغ و شکر تهیه می شود

معادل ابجد

کرپ

222

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری