معنی کشت و زرع
لغت نامه دهخدا
کشت و زرع. [ک ِ ت ُ زَ] (ترکیب عطفی، اِ مرکب) زراعت. فلاحت. دهقنت. کشاورزی. برزیگری. برزگری. کشت. اَبکار. حرث. احتراث. (یادداشت مؤلف).
حل جدول
فارسی به انگلیسی
Cultivation, Tillage
فارسی به عربی
مزرعه
تعبیر خواب
دیدن کشت و زرع به خواب، دلیل توکل کردن بر حق تعالی و یافتن روزی حلال است و گویند دیدن کشاورزی، روزی حلال است. - محمد بن سیرین
اگر دید زمین میشکافت و تخم میانداخت و باز جمع میکرد، دلیل که نعمت فراوان یابد. اگر دید از آن چه کشت چیزی حاصل نشد، دلیل غم و اندوه است. اگر دید گندم کشت، دلیل که از پادشاه نعمت یابد. اگر دید جو کشت، دلیل که مال بسیار حاصل کند. اگر دید کاورس کشت نفعش کمتر است. - ابراهیم بن عبدالله کرمانی
دیدن کِشت و زرع درخواب بر پنج وجه است. اول: روزی حلال. دوم: منفعت. سوم: بیماری. چهارم: عزوجاه. پنجم: معیشت - امام جعفر صادق علیه السلام
دیدنِ کِشت و درویدن خوشه رسیده در وقت خود، دلیل منفعت است و چون نارسیده و سبز بود دلیل بیماری است. اگر دید به وقت خود کشت و دروید، دلیل بر امر حق تعالی بود که به جای آورد و خیرات بسیار کند. - حضرت دانیال
فرهنگ فارسی هوشیار
زراعت، برزگری، احتراث، کشاورزی
فارسی به آلمانی
Pflanzung (f), Plantage (f)
معادل ابجد
1003