معنی کشوری با مرکز صنعا

لغت نامه دهخدا

صنعا

صنعا. [ص ُ عُل ْ لاه] (اِخ) ابن ابراهیم مؤلف کشف الظنون نویسد: وی پس از سال 1050 هَ. ق. درگذشت. او راست: شرحی بر خمریه ٔ ابن فارض. (کشف الظنون ذیل قصیده ٔ ابن فارض).


کشوری

کشوری. [ک ِش ْ وَ] (ص نسبی) منسوب به کشورکه از قراء صنعای یمن می باشد. (از انساب سمعانی).

فرهنگ فارسی آزاد

صنعا

صَنعا- از شهرهای قدیمی عربستان جنوبی است که پایتخت کشور یمن می باشد،

فارسی به انگلیسی

معادل ابجد

کشوری با مرکز صنعا

1017

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری