معنی کشوری در اروپای مرکزی

حل جدول

کشوری در اروپای مرکزی

جمهوری چک


رودی در اروپای مرکزی

مراوا


کشوری در اروپای غربی

سوئیس

بریتانیا


اروپای قدیم

کلاسیک، عصر باستان
عبارتی است که برای محدودهٔ زمانیِ طولانی از تاریخ در منطقهٔ مدیترانه شامل تمدن‌های یونان باستان و روم باستان، که دنیای یونان و روم (Greco-Roman world) نامیده می‌شود، به‌کار می‌رود. این دورهٔ تاریخی، دوران شکوفایی جوامع یونان و روم و تأثیرگذاری آن ها بر سرتاسر اروپا، شمال آفریقا و خاورمیانه به‌شمار می‌رود.


کشوری در آمریکای مرکزی

جامائیکا، هندوراس

فرهنگ فارسی هوشیار

مرکزی

مرکزی در فارسی: میانی: میانکی کیانی مندویی اندری (صفت) منسوب به مرکز مربوط به مرکز. یا حکومت مرکزی. حکومتی که در پایتخت کشوری متمرکز است.

فارسی به عربی

مرکزی

بوری، مرکزی

عربی به فارسی

مرکزی

مرکزی , وسطی , میانی , واقع درمرکز

لغت نامه دهخدا

مرکزی

مرکزی. [م َ ک َ](ص نسبی) منسوب به مرکز. رجوع به مرکز شود.
- حکومت مرکزی، حکومت و دولتی که در مرکز یک مملکت تشکیل گردد.
- هسته ٔ مرکزی، قلب و واسطهالعقد و نقطه ٔ میانی چیزی، یا چیزی و کسی که سلسله جنبان و متکای عملی یا فکری یا نظاماتی باشد: هسته ٔ مرکزی این جمعیت همان کمیته ٔ شش نفری است.(یادداشت مرحوم دهخدا).

معادل ابجد

کشوری در اروپای مرکزی

1237

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری