معنی کلاه گیس

لغت نامه دهخدا

کلاه گیس

کلاه گیس. [ک ُ] (اِ مرکب) گیسوی مصنوعی که زنان بی موی یا کم موی آن را بر سر گذارند. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به کلاگیس شود.

فرهنگ معین

کلاه گیس

(~.) (اِمر.) گیسوی مصنوعی که زنان بی موی یا کم موی آن را بر سر گذارند.

فرهنگ عمید

کلاه گیس

زلف و گیسوی مصنوعی که بر سر بگذارند،

حل جدول

فارسی به انگلیسی

کلاه‌ گیس‌

Hairpiece, Peruke, Wig

فرهنگ فارسی هوشیار

کلاه گیس

(اسم) گیسوی مصنوعی که زنان بیموی یا کم موی آنرا بر سر گذارند: می بینم روزی را که کچل شده و کلاه گیس بسر گذاشته است.

فارسی به ایتالیایی

معادل ابجد

کلاه گیس

146

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری