معنی کلک زدن

لغت نامه دهخدا

کلک زدن

کلک زدن. [ک َ ل َ زَ دَ] (مص مرکب) تباهی کردن زن. تباه کاری کردن زن. نابسامانی کردن زن. کار نامشروع کردن زن. بکار نامشروع مرتکب بودن (بیشتر درزنان). عمل بد کردن زن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). منحرف شدن زن و رفیق داشتن و فاسق گرفتن او. (از فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده). || حیله کردن. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). حقه زدن. (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده).

حل جدول

کلک زدن

حقه زدن و هرزگی کردن.

پولتیک زدن

پول تیک زدن

حقه زدن و هرزگی کردن

فارسی به انگلیسی

کلک‌ زدن‌

Outfox, Hoodwink, Outsmart, Scheme

فرهنگ فارسی هوشیار

کلک زدن

تباهی کردن زن، حیله کردن، حقه زدن

فرهنگ عوامانه

کلک زدن

حقه زدن و هرزگی کردن است.

معادل ابجد

کلک زدن

131

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری