معنی کلیسایی در شهر سن آنتونیوی تگزاس آمریکا
حل جدول
سن فرناندو
سن فرناندو
کلیسایی در شهر سن آنتونیوی تگزاس آمریکا
شهر تگزاس آمریکا
هوستون
کلیسایی در شهر نیویورک آمریکا
سنت جان، سن پاتریک
شهر تگزاس
دالاس
کلیسایی در شهر ناکسویل آمریکا
سنت جان
کلیسایی در شهر جلفا
سن استپانوس، چوپان، مریم مقدس دره شام
سن استپانوس، چوپان، مریم مقدس، دره شام
شهر آمریکا
سیاتل
فارسی به عربی
کنیست
لغت نامه دهخدا
سن. [س ِن ن] (ع اِ) دندان. || سال. (منتهی الارب). || عمر. مدت عمر. زندگانی. هنگام از عمر. (ناظم الاطباء). عمر. (منتهی الارب). سال و عمر. مؤنث است در مردم باشد یا غیر آن. ج، اسنان. (آنندراج). || گاو دشتی. (منتهی الارب) (آنندراج). گاو نر. (مهذب الاسماء). || تیزی مهره ٔ پشت. || جای تراش از قلم. || زبان قلم. || شاخ. || دانه از سیر. || دندانه ٔ راسن. || اکل شدید. (منتهی الارب) (آنندراج).
- سن بلوغ، هنگامی که شخص مکلف شود و به تکلیف رسد. (ناظم الاطباء).
- سن تمیز، هنگامی که شخص شاعر شود و خوب و بد را بشناسد.
- سن رشد، سن قانونی. بلوغ سن.
- سن شباب، جوانی. (ناظم الاطباء).
- سن شیخوخت، پیری. (ناظم الاطباء).
- سن قانونی، سال و مدت عمری که پس از آن قانون اجازه میدهد کلیه ٔ معاملات را شخصاً انجام دهد.
- سن و سال، عمر و زندگانی. (ناظم الاطباء).
سن. [س ِ] (اِ) حشره ای است که رطوبت ساق خوشه های گندم و جو بمکد و آنرا خشک یا نزار کند. (یادداشت مؤلف).
فارسی به آلمانی
Gotteshaus (n), Kirche (f)
معادل ابجد
2253