معنی کمان حلاجی

لغت نامه دهخدا

کمان حلاجی

کمان حلاجی. [ک َ ن ِ ح َل ْ لا] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) کمان حلاج. کمان نداف. و رجوع به کمان (آلت پنبه زدن) شود.
- مثل کمان حلاجی لرزیدن، لرزیدنی بسیار سخت.

حل جدول

فارسی به انگلیسی

تعبیر خواب

کمان حلاجی

اگر بیند کمان حلاجی داشت، دلیل است منافق بود و نیز گویند زنی ممتنع بخواهد.

اگر بیند کمان حلاجی او ضایع شد، دلیل است از زنی جدا شود. - محمد بن سیرین

فرهنگ فارسی هوشیار

کمان حلاجی

درونه لورک شفشاهنگ شفشاهنج بفرمودش که خواهر را بفرهنج به شفشاهنگ فرهنجش در اهنج (ویس و رامین)

واژه پیشنهادی

کمان حلاجی

شفتاهنگ

معادل ابجد

کمان حلاجی

163

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری