معنی کنایه از آدم پرحرف و روده دراز
حل جدول
ورور جادو
روده دراز
کنایه از پرحرف
مثل فرد پرحرف
کنایه از پر حرف
مثل فرد پر حرف
کنایه از روده دراز
پرحرف، مثل فرد پر حرف، وراج
کنایه از پرحرف
روده دراز
کنایه از آدم پرحرف
ورورجادو
ور ور جادو
ورور جادو
لغت نامه دهخدا
روده ٔ دراز. [دَ / دِ ی ِ دِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) ایلاووس. (لغات فرهنگستان). رجوع به روده و ایلاووس شود.
روده دراز
روده دراز. [دَ / دِ دِ] (ص مرکب) کسی که در تحریر و تقریر تطویل بلاطائل کند. (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی). پرگوی. پرحرف. بسیارگوی. درازنفس. پرچانه. بسیارسخن. مکثار. || کنایه از صاحب فتق هم هست و آن بیماری است که بسبب زور بیجا، روده در بیضه فرود آید و بیضه بزرگ شود و صدا کند و گاهی پر باشد و گاهی خالی، گویند اگر استخوان خرما را در آتش نهند صاحب باد فتق را درد گیرد و بی تاب شود. (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی).
پرحرف
پرحرف. [پ ُ ح َ] (ص مرکب) در تداول عوام، پرگوی. پرسخن. بسیارگوی. ثرّ. ثرّه. پرروده. روده دراز.
فرهنگ عمید
کسی که بسیار حرف میزند، پرحرف، پرگو،
فرهنگ فارسی هوشیار
پرگو، پر حرف
معادل ابجد
1062