معنی کنایه از اوضاع قاراشمیش
حل جدول
شلمشوربا
شلم شوربا
مثل اوضاع قاراشمیش
شلم شوربا
اوضاع درهم
قاراشمیش
کنایه از آشفتگی اوضاع
شلم شوربا
قمر در عقرب
کسی به کسی نیست
لغت نامه دهخدا
اوضاع. [اَ] (ع اِ) ج ِ وضع. (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج). حالها. (آنندراج). احوال. رجوع به وضع شود.
- اوضاع زندگی، اسباب زندگی و برگ و ساز. (ناظم الاطباء).
فرهنگ معین
جمع وضع.، هیئت ها، شکل ها، احوال.، ~ کسی را بی ریخت کردن آرامش کسی را به هم زدن، وضع کسی را به هم ریختن.، ~ و احوال چگونگی کارها، کیفیت چیزی یا جایی. [خوانش: (اَ یا اُ) [ع.] (اِ.)]
فرهنگ عمید
وضع
فرهنگ واژههای فارسی سره
چگونگی ها
واژه پیشنهادی
قمر در عقرب
فارسی به عربی
تطور الموقف
معادل ابجد
1924