معنی کنایه از جاى نامعلوم

حل جدول

کنایه از جاى نامعلوم

جهنم دره


نامعلوم

نا مشخص،مجهول،نامشخص

مجهول، نادانسته، ناشناخته، نامشخص، نامحقق

نشناخته

ناشناخته

نادانسته، ناشناخته، مجهول، نامحقق،


جاى پاک

مقدس

لغت نامه دهخدا

نامعلوم

نامعلوم. [م َ] (ص مرکب) غیرمعین. (ناظم الاطباء). مجهول. نامشخص: که راه مخوف است و... هنگام حرکت نامعلوم. (کلیله و دمنه). || نشناخته. (ناظم الاطباء). نامعروف.

فرهنگ فارسی هوشیار

نامعلوم

سر درگم ناپیدا نادانسته ورو مند ‎ ناشناخته مجهول، نامعین غیرمشخص:‎ } سرنوشت نامعلوم ‎{

فرهنگ عمید

نامعلوم

ناشناخته، مجهول،
نامعین،

مترادف و متضاد زبان فارسی

نامعلوم

مجهول، نادانسته، ناشناخته، نامحقق، نامشخص،
(متضاد) مشخص

فارسی به عربی

نامعلوم

خافت، شرطی، غیر محدود، غیر موکد، مبهم، متعذر وصفه، مجهول، مخفی، مریب، معلق

فارسی به ایتالیایی

نامعلوم

indeterminato

فارسی به آلمانی

نامعلوم

Unsicher [adjective]

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

کنایه از جاى نامعلوم

335

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری