معنی کنایه از مطبوعات

لغت نامه دهخدا

مطبوعات

مطبوعات. [م َ](ع اِ) نوشتجات چاپی.(ناظم الاطباء). ج ِ مطبوع. به معنی طبع شده. چاپ شده. کتاب ها و مجله ها و روزنامه های چاپ شده.


کنایه

کنایه. [ک ِ ی َ / ی ِ] (از ع، اِ) کنایه. کنایت. رجوع به کنایت و ماده ٔ قبل و ترکیبهای این کلمه شود.

فرهنگ معین

مطبوعات

(مَ) [ع.] (اِ.) جِ مطبوعه، چاپ شده ها، اصطلاحاً به روزنامه ها و مجلاّت گفته می شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

مطبوعات

(تک: مطبوعه) تافت ها انگیزه ی گزینش آن که: تافتن در پارسی برابر است با دمیدن یا بر آمدن و هم چنین روشن کردن (اسم) جمع مطبوعه (مطبوع) نوشته های چاپی، روزنامه ها و مجلات.


اختناق مطبوعات

نویس بندی

حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

مطبوعات

جراید، روزنامه‌ها، مجلات، نوشته‌های چاپی

فارسی به عربی

مطبوعات

ادب، صحافه


آزادی مطبوعات

حریه الصحافه


مطبوعات داخلى

الصحافه المحلیه


مطبوعات بیگانه

الصحافه الأجنبیه

فرهنگ فارسی آزاد

مطبوعات

مَطبُوعات، کتب و آثار طبع شده، در فارسی به روزنامه ها و مجلات نیز به طور خاص اطلاق می گردد،

فارسی به آلمانی

مطبوعات

Literatur (f), Presse (f), Pressen, Schrifttum (m)

معادل ابجد

کنایه از مطبوعات

622

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری