معنی کنایه از ملامت و سرزنش- طعنه
حل جدول
متلک، شماتت، ملامت، کنایه
سرکوب
طعنه و سرزنش
سرکوب، متلک، شماتت، ملامت، کنایه
کنایه از ملامت و سرزنش- طعنه
زخم زبان
سرزنش و ملامت
عتاب
لوم
ملامت و سرزنش
نکوهش، لوم
کنایه از ملامت و سرزنش
زخم زبان
طعنه زدن و سرزنش
طنز
ملامت، سرزنش کردن
لوم
ذم، سرزنش، ملامت
نکوهش
مترادف و متضاد زبان فارسی
بدگویی، سرزنش، شماتت، طعن، لوم، ملامت، نیش و کنایه، سرزنش کردن، نیزهزنی، ضربتنیزه
فرهنگ عمید
سخن کنایهآمیز که معمولاً به منظور توهین، تمسخر، و سرزنش بر زبان میآید،
(اسم مصدر) [قدیمی] سرزنش، بدگویی: دو دوست با هم اگر یکدلند در همه حال / هزار طعنهٴ دشمن به نیمجو نخرند (ابنیمین: ۳۸۲)،
* طعنه زدن: (مصدر لازم)
سرزنش کردن، ملامت کردن،
گوشه و کنایه زدن: همه حمال عیب خویشتنیم / طعنه بر عیب دیگران چه زنیم (سعدی: لغتنامه: طعنه زدن)،
سرزنش
سرکوفت، طعنه، ملامت، نکوهش،
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) ملامت طعنه.
معادل ابجد
1362