معنی کنایه از چشم محبوب
واژه پیشنهادی
چشم خوابناک
نرگس
نرگس سرمه سای
نرگس سیراب، نرگس شوخ، نرگش شهلا، نرگس طناز، نرگس غماز، نرگسِ غمزه زن، نرگس فتنه زای
کنایه از چشم دلربای محبوب
چشم خیالباز
چشمِ غارتگر
کنایه از چشم زیبای محبوب
چشم رعنا
بادام سیاه
جادوی مست
کنایه از چشم دلفریب محبوب
چشم غزالانه
کنایه از محبوب
چشم و چراغ
حل جدول
نرگس جادو
لغت نامه دهخدا
محبوب. [م َ] (اِخ) رجوع به ابوعمروبن العلاء شود.
محبوب. [م َ] (اِخ) محمودی جدید، نام دیناری بوده است در مصر و محبوب در اصطلاح مردم فلسطین همان محبوب سلیمی است که نقدینه ای از طلا و مساوی بوده است با بیست قروش ترکی. (از النقود العربیه ص 184).
محبوب. [م َ] (اِخ) ابن موسی. رجوع به ابوصالح... شود.
معادل ابجد
495