معنی کنترلر

لغت نامه دهخدا

کنترلر

کنترلر. [ک ُ رُ ل ُ] (فرانسوی، ص، اِ) فرهنگستان ایران «بازبین » را به جای این کلمه اختیار کرده است و آن کسی است که کالا و جنس های تجارتی را رسیدگی کرده برابری آنها را با بارنامه تصدیق می نماید. || کسی که در راه آهن و تماشاخانه ها بلیطهای فروخته شده را بازدید می نماید تا هر کسی مطابق ارزش بلیطدر جای خود قرار گیرد. (واژه های نو فرهنگستان ایران). مفتش. ممیز بلیطهای تئاتر و سینما و راه آهن و غیره. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ عمید

کنترلر

کسی که در راه‌آهن یا تماشاخانه بلیط‌ها را رسیدگی می‌کند، مٲمور کنترل،

حل جدول

کنترلر

بازبین

معادل ابجد

کنترلر

900

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری