معنی کنگر
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(کِ گِ) (اِ.) = کنگری. کنگره: سازی است که در هندوستان متداول است و آن مرکب است از چوبی بلند که بر آن دو تار بسته است و بر هر طرف چوب کدویی نصب شده.
(کَ گَ) (اِ.) گیاهی است خاردار با برگ های بریده و ساقه سفید، کوتاه و ستبر که پخته آن را می خورند.
(اِ.) قسمی گدا که شاخی و شانه گوسفندی به دست گیرد و بر در خانه ها و دکان های مردم آید و آن شاخ را بر آن شانه مالد تا از آن صدای غرغری پدید آید و بدین وسیله چیزی طلبد. اگر احیاناً در دادن پول اهمال کنند وی کاردی بر اعضای خویش زند و خود را مجرو [خوانش: (کُ گُ)]
فرهنگ عمید
گیاهی با برگهای بریده و خاردار و ساقههای سفید کوتاه و ستبر که در پختن بعضی خوراکها به کار میرود،
* کنگر فرنگی: (زیستشناسی) گیاهی با بوتۀ کوتاه، برگهای سفید خاردار، ساقه و برگهای تلخ، و گلها و شکوفههای خوراکی که در تحریک اشتها و تصفیۀ خون و تقویت سلولهای مغز و قلب و کاهش مقدار کلسترول و اوره مؤثر است،
گدای سمج که با پررویی و بیشرمی گدایی میکند،
جغد: نی چو طاووس خودنمای باش / نه به ویران وطن چو کنگر کن (ابنیمین: ۴۸۳)،
حل جدول
سروم
فارسی به انگلیسی
Acanthus
تعبیر خواب
کنگر یک گیاه بیابانی و وحشی است که از کوه جمع می کنند. کنگر در خواب های ما به مال حرام و به زبان گویاتر به مال دزدی تعبیر شده است. نه آن چنان مالی که خود بیننده خواب بدزدد بل که مالی است که قطعا حرام است اما کسی نمی داند صاحبش کیست. روی هم رفته کنگر در خواب خوب نیست مخصوصا اگر تیغ های آن را حس کنید و ببینید. اگر در خواب ببینید خورش کنگر می خورید غمگین می شوید و اگر ببینید که کنگر پاک می کنید مالی به دست می آورید که بیهوده می کوشید آن را تطهیر کنید. - منوچهر مطیعی تهرانی
اگر در خواب دید که کنگر داشت و بخورد، دلیل که غمگین شود، اگر نخورد، غم نباشد. - محمد بن سیرین
خواص گیاهان دارویی
گویند در هر جا بیاویزند حشرات بگریزند. ریشه اش را بپزند و مضمضه کنند درد دندان را تسکین می دهد. برای معده سست خوب است. خوردن آب پزش در علاج اسهال همیشگی مفید است. ودر علاج نترس توصیه می شود. در اروپا خام وپخته اش را می خورند. دانه های آن در پایین آوردن فشار خون ورفع میگرن و کهیر و بیماری های کبد و ترشح صفرا و خستگی زیاد و اختلالات ها ضمه مفید است.
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) گیاهی است از تیره مرکبان و از دسته لوله گلی ها. این گیاه در حقیقت یکی از گونه های خار تاتاری میباشد. گیاهی است علفی و پایا با برگهای متناوب و خار دار و بریده گلهای آن صورتی رنگ و شبیه گلهای خار تاتاری است. کنگر علفی است خود رو و در صحاری خشک و لم یزرع آسیا (از جمله ایران) و افریقا میروید. برگهای تازه این گیاه را در اغذیه بکار میبرند و مخصوصا از آنها خورش لذیذی تهیه میکنند گندل جندل کویب کعیب کعوب عقوب کنگر معمولی: کنگر چو بر آورد سر از خاک زمین گفت: خرما نتوان خورد از این خار که کشتیم. (بسحاق اطعمه) یا کنگر بستانی. یا کنگر خر. گیاهی است از تیره مرکبان و از دسته خار تاتاریها که پایاست و دارای ساقه ای بر افراشته میباشد و در حقیقت جزو گیاهان علفی با رشد زیاد محسوب است. ساقه اش نسبه محکم و پر خار و برگها یش نیز پر خارند. گلها یش قرمز متمایل به بنفش و گاهی دارای لکه های سفید است و بتعداد زیاد در انتهای متفرعات ساقه قرار دارند و بشکل گلوله های پر خاری میباشند. گیاه مزبور در اکثر صحاری لم یزرع و معتدل و کنار جاده ها بفراوانی میروید شکاعی طوبه کافیلو کنگر فرنگی وحشی. یا کنگر فرنگی. گیاهی است از تیره مرکبان که پایاست و دارای ساقه راست و شیار دار میباشد. منشا نخستین این گیاه را نواحی بحرالروم (مدیترانه) ذکر کرده اند ولی امروزه بمنظور تغذیه و استفاده های دارو یی در اکثر نقاط کشت میشود. ریشه آن حجیم و برگها یش بسیار بزرگ و منقسم و دندانه دار است. سطح فوقانی پهنک برگهایش سبز رنگ ولی سطح تحتانی آنها بعلت دارا بودن تار های سفید رنگ و فراوان پوشیده از کرک بنظر میاید. نهنج آن بزرگ و شامل گلهای لوله یی و برگه های مختلف الشکل میباشد. گلها یش بنفش و زیبا و میوه اش برنگ قهوه یی تیره و شفاف و دارای تار های سفید و متعدد در قسمت انتهایی است. قسمت قابل استفاده غذایی این گیاه بیشتر نهنج ضخیم و گوشت دار و برگه های اطراف نهنج است ولی از لحاظ مصرف دارو یی برگ و ساقه آن مورد توجه است حرشف انگینار انگنار قناریه. توضیح این گیاه در ایران کشت نمیشود ولی در بسیاری از ماخذ آنرا با کنگر معمولی که یکی از گونه های خار تاتاری است اشتباه کرده اند. کنگر فرنگی در عهد ناصر الدین شاه قاجار (نیمه دوم قر. 13 ه. ) بایران وارد شده. یا کنگر فرنگی وحشی. گیاهی است از تیره مرکبان که در حقیقت گونه خود روی کنگر فرنگی است. ارتفاعش بین 30 تا 40 سانتیمتر و ساقه اش دارای انشعابات بسیار است. این گیاه در افریقای شمالی و اروپا و آسیای غربی بفراوانی میروید خرشوف بری زند العبد انگنار وحشی کارلینا. یا کنگر کوهی کنگر. یا کنگر معمولی کنگر. (اسم) سازی است که در هندوستان متداول است و آن مرکب است از چوبی بلند که بر آن دو تار بسته است و بر هر طرف چوب کدویی نصب شده: رگ جانم چو کنگر می نوازد نه ظاهر بلکه در سر می نوازد. (روز بهان پارسی)
فارسی به آلمانی
Akanthus, Ba.renklau
معادل ابجد
290