معنی کنیه

لغت نامه دهخدا

کنیه

کنیه. [ک ُ / ک ِ ی َ / ی ِ] (ع اِ) کنیت. کنیه. و رجوع به کنیت و ماده ٔ بعد شود.

فرهنگ معین

کنیه

(کُ یَ یا یِ) [ع. کنیت] (اِ.) لقب، بَرنام.

فرهنگ عمید

کنیه

لقبی برای تعظیم و تکریم که در اول آن «اب»، «ابن»، «ام»، یا «بنت» می‌آمد، مانندِ ابوالحسن و ام‌کلثوم،

حل جدول

کنیه

لغب

لقب

مترادف و متضاد زبان فارسی

کنیه

تخلص، عنوان، لقب، نام

فارسی به عربی

کنیه

صفه، عنوان، کنیه، لقب

فرهنگ فارسی هوشیار

کنیه

اسمی است غیر از اسم اصلی شخص که در اول آن لفظ اب یا ابن یا بنت می آید مانند ابوالقاسم یا ابوالفضل، ام کلثوم

فارسی به آلمانی

کنیه

Titel (m), Überschrift (f)

معادل ابجد

کنیه

85

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری