معنی کهف
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
غار، جمع کهوف، پناه، ملجا، مهتر، قوم. [خوانش: (کَ) [ع.] (اِ.)]
فرهنگ عمید
هجدهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۱۱۰ آیه، اصحاب کهف،
[قدیمی، مجاز] پناهگاه،
[قدیمی] غار،
حل جدول
سوره هجدهم قرآن کریم، غار و پناهگاه
سوره هجدهم قرآن کریم
غار و پناهگاه
سوره هجدهم قرآن کریم، غار، پناهگاه
مترادف و متضاد زبان فارسی
زاغه، شکاف، شکفت، غار، مغاره
فارسی به انگلیسی
Cavern
عربی به فارسی
غار , کاو , مجوف , مقعر , مجوف کردن , درغارجادادن , حفر کردن , فرو ریختن , حفره زیرزمینی , مغاک , چال , گودال , حفره
فرهنگ فارسی هوشیار
غار بزرگ در کوه
فرهنگ فارسی آزاد
معادل ابجد
105